آذربایجان پرس

اخبار آذربایجان، ایران و جهان

آذربایجان پرس

اخبار آذربایجان، ایران و جهان

۵۷ مطلب با موضوع «مقاله، تحلیل، نوشته» ثبت شده است

در صورت عدم عضویت ازبکستان در اتحادیه اقتصادی اوراسیا، این کشور از توجه روسیه محروم نخواهد بود زیرا مسکو، تاشکند را یک بازیگر بسیار مهم در منطقه دانسته و حاضر نیست به خاطر اجتناب از ورود سریع به این اتحادیه از آن فاصله گیرد.

در قسمت اول این گزارش، چرایی و انگیزه‌های روسیه از تشویق ازبکستان برای ورود به اتحادیه اوراسیا بحث و بررسی شد. در ادامه این مطلب آمده است: البته با روی کار آمدن میرضیایف سیاست خارجی ازبکستان به اصطلاح پیشگیرانه تر (فعال تر) شده است.

ازبکستان جدید - انتخابات جدید

| يكشنبه, ۳ آذر ۱۳۹۸، ۰۵:۰۰ ب.ظ | ۰ نظر

جمهوری ازبکستان انتخابات نمایندگان مجلس عالی (پارلمان) و شوراهای محلی- «کنگاش ها» را در تاریخ 22 دسامبر 2019 برگزار می‌کند.

 

ا​​ین انتخابات پارلمانی با شعار «ازبکستان جدید- انتخابات جدید» برگزار می‌گردد که در این انتخابات شهروندان ازبکستان نه‌تنها نمایندگان مجلس عالی بلکه نمایندگان محلی- کنگاش‌ها را نیز انتخاب می‌کنند. در ازبکستان که وارد مرحله دموکراتیک توسعه خود شده است، پویش انتخاباتی جدیدی در مورد انتخاب نمایندگان پارلمان جدید و محلی- کنگاش‌ها آغاز به کار کرده است. این انتخابات یکی دیگر از جلوه‌های روشن ایده‌های دموکراتیک پیشرفته است که در استراتژی اقدامات پنج گانه اولویت توسعه ازبکستان در بازه زمانی 2021- 2017 تجسم یافته است. آنها بخشی جدایی ناپذیر از اصلاحات در حال انجام در زمینه‌های سیاسی، حقوقی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، معنوی و آموزشی هستند. یک سیاست استوار و مطمئن که توسط دولت حمایت میشود نتایج مطلوبی خواهد داشت. جامعه جهانی اقتدار روزافزون ازبکستان را به رسمیت شناخته و به دنبال گسترش همکاری با آن است. اصول سیستم چند حزبی، تکثر گرایی سیاسی، چندجانبه گرایی، صراحت و شفافیت در جامعه ازبکستان در حال گسترش است. در حین انتخابات نمایندگان مجلس قانونگذاری ازبکستان، مراکز رأی گیری واحدی برای انتخابات مجلس و کنگاش‌های محلی توسط کمیسیون‌های انتخاباتی تشکیل می‌شود.

زبان ترکمنی بعنوان زبان قبایل اوغوز منطقه دریای آرال که در سده‌های هشتم تا نوزدهم میلادی سکنی گزیده بودند بوجود آمد.‌این زبان در فرایند تکاملی خود برخی ویژگیهای گروه زبان «قبچاق» را پیدا کرد، یعنی به زبان ترکی ترکیه و ازبکی نزدیک شد. علاوه بر‌این زبان ترکمنی بطور سنتی حاوی شمار قابل توجهی واژه‌های فارسی و عربی بود که در دوران شوروی به جایگزین کردن آنها با کلمات و اصطلاحات ترکمنی آغاز کردند، اما پس از اعلام استقلال ترکمنستان‌این فرایند متوقف شد.

کارشناس سیاسی قزاق گفت: برای روسیه بازگرداندن «تاشکند» به حوزه تأثیر ژئوپلیتیک خود مهم می‌باشد، زیرا نخستین رئیس جمهور ازبکستان نسبت به مسکو با احتیاط عمل می‌کرد و به همین دلیل این کشور از سازمان پیمان امنیت جمعی خارج شد.

«داسم ساتپایف» کارشناس سیاسی قزاق دریادداشت اختصاصی که در اختیار خبرنگار دفتر خبرگزاری فارس در دوشنبه قرار داد به چرایی و انگیزه های ازبکستان برای ورود به اتحادیه اوراسیا اشاره کرده است.

میزان خسارت ناشی از 6 روز قطعی اینترنت در ایران مبلغی معادل ۳۶۹ میلیون دلار آمریکا برابر با ۴۳۰۰میلیارد تومان برآورد شده‌است

برآوردها میزان خسارت قطعی اینترنت در ایران را روزانه معادل 61 میلیون دلار آمریکا تخمین می‌زنند.
 

خسارت قطعی اینترنت در ایران: روزی 369 میلیون دلار/چه اصنافی خسارت دیده‎‌اند

 

نت بلاک که یک وبسایت معتبر در زمینه آزادی استفاده از اینترنت در جهان است و به‌طور لحظه‌ای بهره‌مندی مناطق مختلف جهان را از شبکه جهانی اینترنت رصد می‌کند، میزان خسارت ناشی از هر روز قطعی اینترنت را در ایران مبلغی معادل 61 میلیون دلار و برای 6 روز قطعی معادل ۳۶۹ میلیون دلار آمریکا برابر با ۴۳۰۰میلیارد تومان تخمین زده است.

 

چه اصنافی از قطع اینترنت زیان دیده‌اند؟

بنا به گزارش ها قطع شدن اینترنت بنا بر آنچه در خبرها آمده، خساراتی را به بار آورده است که برخی از آنها به شرح زیر است:

-قطع اینترنت باعث تعطیلی برخی از آژانس‌های مسافرتی، هواپیمایی و تورهای گردشگری در ایران شده است.

- قطع اینترنت باعث کسادی در بازار سینماها شده است به طوری که فروش فیلم ها تا 60 درصد کاهش داشته است*.

-قطع اینترنت باعث تعطیلی اکثر صرافی ها و همچین کارگزاران بورس و معامله گران آنلاین شده است.

- شرکت های دانش بنیان و استارت آپها عملاً به حالت تعطیلی درآمده و زیان قایل توجهی دیده اند. 

- زیان صنعت قطعه‌ سازی در پی قطع اینترنت و بی‌اعتمادی شرکای خارجی به دلیل تاخیر در نقل‌وانتقالات بانکی.

- همچنین بسیاری از کسب و کارهای خرد که از طریق تلگرام امرار معاش می کردند در تنگنا و قطع معیشت روبرو هستند.

- رسانه ها اعم از روزنامه و رسانه های الکترونیکی و سایت ها نیز با مشکلات عدیده ای مواجه هستند.

البته از دیروز صبح خبر اتصال اینترنت را در شهرهایی که آرامش برقرار شده اعلام کردند که تا الان تنها چند استان و شهر  به اینترنت متصل شده‌اند.

 *براساس گزارش ایلنا فروش فیلم های در حال اکران از ۱۸ الی ۲۳ آبان در سراسر کشورحدود ۶ میلیارد تومان بود، اما در هفته ای که اینترنت قطع بود از ۲۴ الی ۳۰ آبان کل فروش به ۳ میلیارد و ۱۴۳ میلیون تومان در کل کشور رسید.

چهارده سال از آن کلاس گذشت. گویا همین دیروز بود که گفتند: کلاس «آموزش زبان و ادبیات ترکی» در دانشگاه صنعتی اصفهان تشکیل می‌شود. سطح کلاس، مقدماتی بود امّا مقام مدرّس آن بسیار بالا بود. مگر امکان دارد استادی به بزرگی پروفسور صدیق با آن نام و آوازه با بیش از صد جلد کتاب برای آموزش الفبای زبان ترکی هر هفته از تهران راهی اصفهان شود.

چهارده سال از آن کلاس گذشت. گویا همین دیروز بود که گفتند: کلاس «آموزش زبان و ادبیات ترکی» در دانشگاه صنعتی اصفهان تشکیل می‌شود. سطح کلاس، مقدماتی بود امّا مقام مدرّس آن بسیار بالا بود. مگر امکان دارد استادی به بزرگی پروفسور صدیق با آن نام و آوازه با بیش از صد جلد کتاب برای آموزش الفبای زبان ترکی هر هفته از تهران راهی اصفهان شود؟ بین دانشجوها بحث بود: «استاد فقط برای جلسه‌ی اول و جهت راه اندازی کلاس می‌آیند؟ نه! ایشان خودشان اعلام کردند که یک ترم کامل می‌آیند. تازه! معاون دانشگاه، مدارک استاد را جهت پرداخت حق التدریس خواسته است ولی استاد گفته‌اند: بابت تدریس زبان ترکی حق التدریس نمی‌گیرم.

مگر ممکن است استادی به آن عظمت و با آن سن و سال هر هفته 500 کیلومتر راه بیایند که ابتدایی‌ترین گرامر را به ما تدریس کنند؟ به جای این کار می‌توانند در سطح دکترا تدریس کنند ...» .

خلاصه دانشجوها با استقبال فوق العاده‌ای به جلسه‌ی اول آمدند. هیچ کدام از کلاس‌ها ظرفیت آن تعداد از دانشجوها را نداشت. لاجرم کلاس را در تالار برگزار کردیم. استاد با آن شور و حالی که در جلسه‌ی اول داشتند تا آخر ترم آمدند و دست ما را گرفتند و پا به پا بردند، تا شیوه‌ی راه رفتن آموختند.

دانشگا‌ه‌های تبریز، تهران، شهید رجایی، علم و صنعت، شهید بهشتی، ارومیه، زنجان، سمنان و ... نیز به برکت وجود این استاد خستگی‌ناپذیر، جنب و جوش فوق العاده‌ای به خود گرفت و لذت اجرای اصل 15 قانون اساسی مبنی بر آموزش زبان مادری را چشیدیم.

آنچه ما در آن یک ترم از استاد فرا گرفتیم، گذشته از آن که‌ آموزش زبان و ادبیات ترکی باشد، آموزش نظم و انضباط بود، آموزش تعهد به دیگران بود، آموزش عشق و علاقه به زبان مادری بود، آموزش عشق به وطن بود، آموزش هنر ایجاد ارتباط معنوی و عاطفی بین گوینده و شنونده بود، آموزشِ این بود که جوانی انسان به دلی شاداب است نه موی سیاه، آموزشِ این‌که چون عشق حرم باشد سهل است بیابان‌ها و ... .

آن یک درس تأثیر بسیار زیادی روی دانشجوها گذاشت. آنجا بود که فهمیدیم چرا در کشور‌های پیشرفته، اساتید با سابقه و باسواد را برای علوم پایه اختصاص می‌دهند. برای این که معمار خشت اول را باید محکم و استوار بنهد تا بتواند استوار و سربلند تا ثریا برود. آنجا بود که فهمیدیم: در اوج باسوادی می‌توان به زبان عوام سخن گفت.

بسیاری از آن دانشجوها بعداً نویسندگان زبده و مؤلفان خبره‌ای شدند. از دل آن کلاس با پروژ‌ه‌های تحقیقی و تحلیلی تعریف شده، چندین کتاب به چاپ رسید و نشریه‌ی دانشجویی «دان اولدوزو» منتشر شد. تعدادی از دانشجویان آن روز، مدرسان، محققان و نویسندگان امروزند.

به هر روی، در کنار انتشار بیش از صد جلد کتاب، نزدیک به ده نشریه، بیش از هزار مقاله و ده‌ها کنفرانس و سمینار داخلی و خارجی، باید تربیت بیش از هزار دانشجو در زمینه‌ی زبان مادری ترکی را به کلکسیون افتخارات ایشان بیافزاییم.

سجایای اخلاقی و روح بلند استاد در چهل سال تلاش علمی و ادبی ایشان آن‌چنان زیاد بوده است که ده‌ها کتاب و صدها مقاله در باب ایشان منتشر شده است که به جرأت می‌توان گفت: هیچ استاد دانشگاهی این‌چنین دل و عقل دانشجویان خود را مجذوب نکرده است.

تنوع میدان‌های کاری دکتر صدیق

دکتر صدیق تنها یک استاد ادبیات یا یک معلم تدریس کننده نیستند. تألیفات ایشان از دوران جوانی به چاپ می‌رسد، با راه اندازی نشریات مختلف، ترک زبانان را از مسایل روز آگاه می‌کنند و توانمندی این زبان در بیان مطالب سیاسی، فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و غیره را نشان می‌دهند، بعد از سی سال تدریس زبان و ادبیات فارسی در مدارس و دانشگا‌ه‌های کشور، ظاهراً بازنشسته می‌شوند. امّا گویا جوانی استاد تازه شروع می‌شود. استاد بعد از بازنشستگی نهضت عظیم «آموزش زبان ترکی» را در دانشگا‌ه‌های کشور راه‌اندازی می‌کنند و در عرض چند سال بیش از هزار دانشجوی آگاه به الفبای زبان مادری تربیت می‌کنند. مقالات هفتگی ایشان در نشریات منطقه و کشور، مردم را با مشاهیر آذربایجانی و ادبیات ترکی آشنا می‌کند. تحقیقات ایشان در سمینارها و کنفرانس‌‌های داخلی و خارجی مطرح می‌شود.

تسلط شگرف استاد به زبان‌های ترکی ایرانی، ترکی استانبولی، ترکی کشورهای آسیای میانه، ترکی باستان، عربی، فارسی، انگلیسی و روسی و توانایی عالی در قرائت خطوط کهن ترکی و فارسی منجر به بازخوانی نسخ خطی کهن و سنگ نبشته‌های دیرین می‌شود. آشنایی نزدیک با اساتید ادبیات و شاعران معاصر، باعث تکوین ادبیات این عصر توسط ایشان می‌شود. تسلط ایشان به انواع قالب‌های شعری ترکی و فارسی منجر به خلق دواوین مختلف شعری می‌شود. چاپ بیش از یک میلیون نسخه از کتاب‌های شیعه‌شناسی در جمهوری‌‌های تازه استقلال یافته باعث معرفی شیعه به آن‌ها می‌شود. چاپ بیش از صد جلد از کتاب‌های ایشان، زبان ترکی آذربایجانی را در ایران به قله خود می‌رساند و ... .

آثار استاد از زوایای دیگر

(شعر، ادبیات، موسیقی، دین، تاریخ، دیرینه خوانی)

تاکنون چندین بار آثار پروفسور دکتر صدیق از زوایای مختلف بررسی شده است و نیازی به تکرار آن‌ها و معرفی آثارشان نیست اما از زاویه‌ای دیگر می‌توان به صورت موضوعی، آثار استاد را بررسی کرد. غالباً استاد در دور‌ه‌های مختلف زندگی خود، در یک زمینه به فعالیت اصلی پرداخته‌اند و دیگر فعالیت‌های ایشان به صورت فرعی بوده است. لذا موضوع و زمان دو مقوله‌ای است که در بررسی آثار ایشان بدان پی می‌بریم و در ادامه بدان‌ها خواهیم پرداخت:

دکتر صدیق و ترجمه

ترجمه‌های استاد غالباً در دو محدوده‌ی زمانی بوده است: تعدادی از ترجمه‌ها پیش از وقوع انقلاب اسلامی بوده است و تعدادی دیگر پس از استقلال جمهوری‌‌های شوروی.

ترجمه‌های پیش از انقلاب اسلامی از سال 1350 تا 1358 ادبی و سیاسی بوده است. ترجمه‌ی کتاب‌هایی مانند: «پیرامون پیدایش انسان» اثر کرمیاتسکی یا «انقلاب بورژوازی» در انگلستان اثر یفیموف نیز به نوعی به ادبیات و تاریخ آذربایجان مرتبط بوده است اما ترجمه‌ی کتاب‌هایی مانند «نظامی شاعر بزرگ آذربایجان» اثر برتلس، «گفتار‌هایی پیرامون مسایل زبانشناسی ایران» از زبانشناسان آذربایجان، «مسایل ادبیات دیرین ایران»، «مسایل ادبیات نوین ایران»، «مقالات ایرانشناسی» اثر پژوهندگان شوروی سابق نیز در تکمیل منابع ضعیف زبان و ادبیات ترکی آذربایجانی بوده است. استاد با احساس کمبود منابع تحقیقی در زمینه‌ی زبان و ادبیات ترکی در طول این سال‌ها به ترجمه‌ی منابع متقن خارجی همّت می‌گمارند.

قسمت دوم، ترجمه‌های استاد در سال‌های 71 و 72 با هدف معرفی شیعه به ترک‌زبانان جمهوری‌‌های ترک زبان صورت می‌گیرد و کتاب‌های «شناخت معصومین» (ع) در 14 جلد، «خداشناسی»، «توحیدشناسی»، «چهل حدیث» در باب شرب خمر، «معادشناسی»، «احکام اسلام»، «چهل حدیث» در 14 جلد و «عدالت الهی» منتشر می‌شود.

دکتر صدیق و شعر

به جز اشعاری مانند «کیچیک شعرلر» در سال 1357، به ندرت ایشان اقدام به جمع آوری اشعار خود در طول چند سال کرده‌اند. کتاب‌های شعری استاد غالباً موضوعی و اتفاقی بوده و در مدت زمان بسیار اندک سروده شده است. با رفتن به اردبیل، «اردبیل لوحه‌لری» تنظیم می‌شود و با رفتن به زنجان و تبریز و باکو، به ترتیب «زنگان لوحه‌لری»، «تبریز یوللاریندا» و «باکی لوحه‌لری» سروده می‌شود.

به خاطر مدیریت کنگره‌ی «میرزاجهانگیرخان قشقایی» و زندگی چند روزه در میان قشقائیان، «قشقایی لوحه‌لری» خلق می‌شود. در رثای دوست دوران نوجوانی خود، «صمد بهرنگی» سه روز گوشه‌نشین شده و «صمد بهرنگی منظومه‌سی» از دل او به زبان می‌آید. هنگام تحقیق پیرامون مشروطیت، «شیخ محمد خیابانی حماسه‌سی» را می‌سرایند.

ملاحظه می‌شود که اشعار استاد بالبداهه، موضوعی و برگرفته از وقایع جاری زندگی ایشان است و غالباً در مدتی کوتاه، هنگام رویارویی با حوادث و وقایع خاص سروده شده‌اند. اشعار ایشان دارای مضامینی عالی و بلند، همراه با تعمقی علمی است. برای نمونه در کتاب کوچک شعر «زنگان لوحه‌لری»، نه تنها شاعر بلکه خواننده نیز باید دارای مطالعات عمیق تاریخی و ادبی باشد تا بتواند مضامین بلند شعری ایشان را متوجه شود. کمتر شعری از دکتر صدیق وجود دارد که بدون محتوای علمی و صرفاً عاشقانه و عاطفی باشد. 

دکتر صدیق و بازخوانی نسخه‌های خطی

دهه‌ی اخیر در زندگی پروفسور صدیق و خدمات علمی و ادبی ایشان به ادبیات ترکی و متعاقب آن به ادبیات جهانی باعث شده است که به اذعان ترکی‌دانان و ترکی‌مدانان، ایشان علمی‌ترین و پرکارترین چهره‌ی ادبی معروف باشند که توانایی کسب نخستین جایزه‌ی نوبل علمی توسط یک ایرانی را دارند. قطعاً بازخوانی و احیای تنها یکی از کتاب‌های ایشان مانند «دیوان لغات الترک» از جانب یک شخصیت علمی کافی‌ است تا نام ایشان در تاریخ ادبیات جاودانه بماند ولی گستردگی کارهای علمی ایشان بسیار فراتر از کتاب مذکور است. به عنوان نمونه، کتاب «قارا مجموعه‌»ی شیخ صفی الدین اردبیلی از غربت 800 ساله‌ی اعصار به قربت دست‌های عالمان و جویندگان رسید و به جهانیان معرفی شد؛ «گلشن راز» ترکی پس از 600 سال کشف و بازخوانی شد؛ دیوان‌های شاعران بزرگ به صورت کامل بازخوانی و با مقدمه‌ای کامل، عالمانه و مبسوط به جهان معرفی شد؛ «محاکمةاللغتین» امیرعلیشیر نوایی پس از 600 سال منتشر شد؛ «یوسف و زلیخا»ی فردوسی که برخلاف شاهنامه، از معنویت و اتحاد و دوستی صحبت کرده است، پس از هزار سال بازخوانی و احیا شد؛ سنگ نبشته‌های اورخون چین با کهن‌ترین الفبای بشری بازخوانی و مطالب آن به فارسی و ترکی توضیح داده شد و با نام «سه سنگیاد باستانی» انتشار یافت؛ برای نخستین بار اشعار ترکی مولوی توسط کتاب «سیری در اشعار ترکی مکتب مولویه» معرفی گردید و ... .

منتظر می‌مانیم تا ببینیم در سال‌های آتی کدام یک از شاهکارهای ترکی به جهانیان معرفی خواهد شد.

دکتر صدیق و احیای دواوین کهن

دکتر صدیق در طول شش سال گذشته، دواوین بزرگ شاعران نامدار ترکی زبان را به صورت علمی و آکادمیک احیا کرد. از آن نظر می‌توان بازخوانی‌‌های ایشان را علمی و آکادمیک نام نهاد که اولاً تمام دیوان را بازخوانی کرده و کار نیمه تمام ارائه نکرده‌اند، مقدمه‌های مبسوط درباره‌ی هر دیوان و شاعر آن نوشته‌اند که قطعاً هر کدام از آن مقدمه‌های گسترده، با یک رساله‌ی دکترا برابری می‌کنند به نحوی که خواننده با مراجعه به آن مقدمه، در باب آن موضوع از پراکندگی فکری و سردرگمی به نگرش و جمعیت خاطر می‌رسد. نمایه‌‌های تحقیقاتی ایشان در انتهای کتاب‌ها مانند: کشف الابیات، فهرست نام افراد و اماکن، استخراج آیات و روایات و مهم‌تر از همه، توضیح و شرح کلمات و جملات دشوار، کار‌هایی علمی و تحقیقاتی است که ارزش علمی آثار ایشان را نشان می‌دهد.

بازخوانی دیوان‌های ترکی «فضولی»، «نباتی»، «سیدعظیم شیروانی»، «نسیمی»، «غریبی»، «گلشن راز ترکی شیخ الوان» یا «نصاب اعتماد تبریزی» و دیوان‌های فارسی «فضولی»، «نباتی» یا «یوسف و زلیخا»ی فردوسی از آن جمله‌اند.

بی‌تردید با انتشار این دیوان‌ها، بالندگی و بلوغ ادبیات در ایران عیان می‌شود.

دکتر صدیق و نشریات

دکتر صدیق در ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی با دردی که از فشارهای حکومت نژادپرست و ملی‌گرای سلطنتی دیده بود، دست به انتشار نشریات مختلفی زدند تا ضمن آگاه ساختن مردم از مطالب روز، از نعمت آزادی بیان و نوشتن به زبان مادری سخن گویند.

دکتر صدیق در این راستا نشریاتی مانند: «انقلاب یولوندا»، «آزادلیق»، «یولداش»، «یئنی یول» و «بولتن» را منتشر کردند و به مدت 14 سال، نشریه چهار صفحه‌ای سهند متعلق به روزنامه‌ی اطلاعات را به صورت هفتگی چاپ کردند که متأسفانه با غرض ورزی و حسادت یکی از نمایندگان ظاهراً فرهنگی شهر تبریز، تحت مدیریت آن نماینده رفت و پس از انتشار چند شماره تعطیل شد.

آثار

در اینجا مجالی است تا عناوین بیش از صد جلد از کتاب‌های دکتر حسین محمدزاده صدیق را به شکل الفبایی نام ببریم:

آتا! ای ظلم گؤرموش مکتبین بایراقداری، آثاری از شعرای آذربایجان (فارسی)، آذربایجانین شهید عالیملری،  اردبیل لوحه‌لری (شعر)، آرزی و قمبر (فارسی)، از پیدایی انسان تا رسایی فئودالیسم در آذربایجان، از انزلی تا تهران، اسلام احکامی، آشنایی با رسالات موسیقی، افضل الدین خاقانی شیروانی، آل محمد (ص) تاریخینده تشریح و محاکمه، امثال لقمان، انقلاب بورژوازی در انگلستان، اوچغون داخما (شعر)، اوچونجو امام، حضرت حسین (ع)، ایچگی و ایچگی ایچمک حاققیندا قیرخ حدیث، ایلاهی عدالت، باکی لوحه‌لری (شعر)، برگزیده دیوان کبیر (شمس تبریزی)، برگزیده متون نظم و نثر ترکی، به­سروده‌‌های زرتشت، بیر بؤلوک دورنا (شعر)، بیرینجی امام، حضرت علی (ع)، پنج نمایشنامه، پیرامون پیدایش انسان، پیغمبر تانیما، تبریز یوللاریندا (شعر)، توحیده چاغری، چهار تیاتر و رساله‌ی اخلاقیه، چیل مایدان، حضرت پیغمبر (ص) دن قیرخ حدیث، حضرت جعفر صادق (ع) دن قیرخ حدیث، حضرت حسن عسکری (ع) دن قیرخ حدیث، حضرت علی النقی(ع) دن قیرخ حدیث، حضرت فاطمه زهرا (س) دن قیرخ حدیث، حضرت محمد تقی (ع) دن قیرخ حدیث، حضرت مهدی (ع) دن قیرخ حدیث، حضرت موسی کاظم (ع) دن قیرخ حدیث، خرس قولدورباسان (نمایشنامه)، خلاصه‌ی قانون کار ، در شناخت هنر و زیبایی، دنیای قصه‌ی بچه‌ها، دوقلو‌های ترک (داستان)، دیوان لغات الترک، دیدی از نوآوری ‌های حبیب ساهر، دیوان اشعار ترکی نباتی، دیوان اشعار ترکی بایرک قوشچو اوغلو، دیوان اشعار ترکی حکیم ملامحمد هیدجی، دیوان اشعار ترکی سید عظیم شیروانی، دیوان اشعار ترکی سید عمادالدین نسیمی، دیوان اشعار ترکی ظفر اردبیلی، دیوان اشعار ترکی غریبی و تذکره‌ی مجالس شعرای روم، دیوان اشعار ترکی فضولی، دیوان اشعار ترکی مسیحی، دیوان اشعار ترکی ملا پناه واقف، دیوان اشعار فارسی عشقی، دیوان اشعار فارسی فضولی، دیوان اشعار فارسی نباتی، رند و زاهد فضولی، زندگی و اندیشه‌ی نظامی،  زندگی و خلاقیت قوسی تبریزی و میرزا شفیع واضح، زنگان لوحه‌لری (شعر)، سایالار، سنگلاخ، سه سنگیاد باستانی، سیری در اشعار ترکی مکتب مولویه، سیری در رساله‌‌های موسیقایی، شرح غزل‌‌های صائب تبریزی، شیخ محمد خیابانی منظومه‌سی (شعر)، صمد بهرنگی منظومه‌سی (شعر)، عاشیقلار، قارا مجموعه، قاشقایی لوحه‌لری (شعر)، قاعده زبان ترکی عبدالعلی خلخالی، قصه‌‌های کچل، قصه‌‌های روباه، قواعد زبان ترکی طبیب آشتیانی، قوپوزنوازان دلسوخته‌ی آذربایجان، قیسا سؤزلر، کیچیک شعرلر، کیمیاگر (نمایشنامه)، گزیده‌ی متون نظم و نثر ترکی،گفتار‌هایی پیرامون مسایل زبانشناسی ایران، گلشن راز شبستری به روایت شیخ الوان ولی، گوللر آچاجاق (شعر)،گونشلی وطن یادداشتلاری، الله تانیما، لیلی و مجنون ملا محمد فضولی، متون ادبی هنر، مجموعه (شعر)، محاکمةاللغتین،مسایل ادبیات دیرین ایران، مسایل ادبیات نوین ایران، مطلع الاعتقاد فی معرفة المبدأ و المعاد، معاد تانیما، مقالات تربیت،مقالات فلسفی میرزا فتحعلی آخوندزاده، ملاعبدالله زنوزی و زنوزیه مکتبی، موسیو ژوردان (نمایشنامه)، نسیمی (درام تاریخی در سه پرده)، نصاب اعتماد، نظامی شاعر بزرگ آذربایجان، نمایشنامه‌‌های میرزا آقا تبریزی، هامی اوچون اخلاق، هامی اوچون اسلام، واقف شاعر زیبایی و حقیقت، یادمان‌‌های ترکی باستان، یورد غزللری (شعر)، یوسف و زلیخای فردوسی .

شناخت دکتر صدیق

دکتر حسین محمدزاده صدیق در 15 تیرماه 1324 در محله‌ی باستانی سرخاب تبریز واقع در دامنه‌‌های کوه «عینالی» دیده به جهان گشودند. پدرشان نوه‌ی آقا میرعلی سرخابی صاحب کتاب «ربیع الشّریعه» و پیشنماز مسجد آقا میرعلی و مادر ایشان، دختر عباسقلی خان با اصلیت اردبیلی و از رزمندگان خوشنام نهضت مشروطه و قیام شیخ محمد خیابانی بود که در گیر و دار مشروطه به تبریز کوچیده و در محله‌ی سرخاب ساکن شده بود. مادر پرهیزگار ایشان، نام حسین را به او برگزید تا یاد آور روشنگری‌‌های امام حسین (ع) باشد. در کودکی او را به مسجد جامع تبریز فرستادند و در آنجا نزد «آقا میرزا غلامحسین هریسی»، «آقا میرزا عمران» و مرحوم «وقایعی مشکات تبریزی» به تعلیم قرآن، فلسفه اسلام، فقه، احکام و اصول دین مشغول شد. پس از آن، ایشان را به مکتب خانه فرستادند. حسین که 8 یا 9 سال داشت به خاطر استعداد و تیزهوشی، در مسجد و گاهی در منزل آنچه را آموخته بود به افراد بی‌سواد محله تعلیم می‌داد و توانست تعداد زیادی از آنان را باسواد کند.

در سال 1331 پدرش به عنوان مسؤول پست و تلگراف به روستای خمارلو در مرز شوروی اعزام شد. حسین، فرزند ارشد خانواده کلاس اول ابتدایی را در روستای خداآفرین گذراند. پس از آن مجددا به تبریز بازگشتند و در مدارس خیام و حکمت به ادامه تحصیل مشغول شدند. یکی از وقایع تلخ دوران کودکی استاد درگذشت پدربزرگ مادری بود. مؤانست با عباسقلی خان - پدربزرگ مادری- در دوران‌کودکی در شکل‌‌گیری بلندنظری‌و آرمان‌‌جویی‌شان تأثیر بسزایی داشت.

در سال 1337 تحصیلات ابتدایی را به پایان رسانیده و در رشته‌ی علوم ادبی در دبیرستان مشغول به تحصیل شدند. استعداد فراوان و عشق‌شان به ادبیات تا حدی بود که در دبیرستان او را «شاعر» خطاب می‌کردند. یکی از نوآوری‌‌های ایشان این بود که نکات کلیدی و مهم دروس دبیرستان از جمله ریاضی، فیزیک و دروس طبیعی را –برای سهولت در یادگیری - به صورت شعر درآورده بودند. ذوق سرشار ایشان باعث شد تا در همان سنین نوجوانی برای خود کتابخانه‌ای بسازند و به هر کدام از کتاب‌ها مهر زده و شماره‌ی ثبت مخصوص بدهند.

از جمله‌ی نکات بارز دوران نوجوانی استاد، آشنایی، مطالعه و تلاش وافر ایشان از اوخر دوره‌ی راهنمایی برای یادگیری الفبای اوستایی و خواندن متون مربوط به آن است. این مهارت باعث شد که استاد دروس دبیرستان خود را به زبان ترکی و به الفبای اوستایی بنویسند، و این در حالی بود که همکلاسی‌ها سعی می‌کردند از این خطوط غریب سر در بیاورند.

پس از طی دوران تحصیل در دانشسرا، مشغول به تدریس در روستا‌های آذربایجان از جمله «هریس» شده و در همان حال به تحصیل در رشته‌ی ادبیات دانشگاه تبریز همت گماشتند. ایشان در کلاس‌‌های درس، خواندن و نوشتن را به شاگردانشان به زبان آذربایجانی آموزش می‌دادند. این کار در رژیم پهلوی دردسر‌های فراوانی را برایشان به همراه آورد ولی همچنان پایمردی کردند.

و اما نخستین مقاله‌ی ایشان «فرشته میترا و عید مهرگان» بود. در همین زمان‌ها افرادی چون صمد بهرنگی، علیرضا اوختای، بهروز دهقانی، بهروز دولت آبادی و مفتون امینی با استاد مجالست داشتند که حاصل این نشست‌ها نشر مجله‌ی «آدینه» بود. این نشریه که به زبان ترکی نوشته می‌شد، اولین تلاش جدی آنان در دوران خفقان شاهنشاهی جهت گسترش و احیاء‌ زبان مادری بود. مقالات این جوانان صاحب اندیشه، پس از آن در نشریات دیگر سراسر کشور از جمله: خوشه، امید ایران، وحید، ارمغان، راهنمای کتاب و . . . انتشار یافت. ایشان مقاله‌ی «داستان‌‌های دده قورقود» را در همین زمان نوشته و در مجله وحید چاپ کردند.

در اثر همین حرکت‌ها مردم با گنجینه‌‌های علم و ادب خطه‌ی آذربایجان هر چه بیشتر آشنایی حاصل کردند. گنجینه‌‌هایی که در زیر گرد و غبار خودکامگی ستمشاهی پنهان شده بود. در سال 1347 مجله «هنر و اجتماع» را در تبریز به دو زبان ترکی و فارسی منتشر ساختند که پس از چاپ هفتمین شماره، توسط ساواک دستگیر و به زندان روانه شدند. پس از مدتی از زندان آزاد گردیدند، لیکن مسئولان آن زمان، مدرک لیسانس‌‌شان را تا سال 1350 نگه داشتند و ندادند. دو سال قبل از این تاریخ (1348) توسط دانشگاه استانبول برای تحصیل در دوره‌ی دکتری پذیرفته شدند ولی دولت وقت، ایشان را ممنوع الخروج کردند.

در سال‌‌هایی که در دبیرستان‌‌های اردبیل تدریس می‌کردند با همکاری دانش آموزان به گردآوری فولکلور و ادبیات شفاهی آذربایجان همت گماشته و سعی کردند در جلسات خصوصی به دانش آموزان، خواندن و نوشتن به زبان مادری را بیاموزند. به همین دلیل ساواک در شهر اردبیل استاد را احضار کرده و 41 روز تحت آزار و بازجویی قرار دادند. اما نتوانستند تهمت خود را دال بر وابستگی به احزاب اثبات کنند. لاجرم ایشان را فقط به جرم اقدام علیه‌امنیت کشور به دادگاه نظامی کشاندند و ایشان را به شش ماه زندان و پنج سال تعلیق از خدمات دولتی محکوم کردند. پایمردی و استواری‌شان باعث شد که در زندان هم به آموزش زبان ترکی مشغول شوند و به این خاطر مدتی را نیز در انفرادی محبوس گردیدند. استاد در همین ایام، سه دفتر شعر با عنوان «قالادان قالایا»، «هانی بس یولداشین اؤردک» و «ساواش نغمه‌لری» سرودند که آن دفترچه‌ها را به هم‌بندان خویش سپردند لیکن آن همبندان حق امانت را به جا نیاورده و تا کنون آن دفترچه‌ها را به ایشان تحویل نداده‌اند.

پس از آن که از زندان آزاد شدند، ایشان را مجبور به ترک تبریز کردند. لاجرم به تهران آمدند تا به کاری مشغول شوند. در این زمان در انتشارات امیرکبیر به عنوان ویراستار و به صورت تدریس غیر رسمی در هنرستان به کار پرداختند. بعد از گذشت مدتی در صدا و سیما مشغول به کار شدند. اما پس از نه ماه، از طرف ساواک رد صلاحیت گردیدند. از سال 1351 تا 1357 وارد دوره‌ی تازه‌ی انتشار کتاب‌‌های خود شدند. استاد در این سال‌ها در اولین کتابشان تحت عنوان «واقف، شاعر زیبایی و حقیقت» به بررسی کوتاه در زمینه‌ی تاریخ ادبیات ترکی می‌پردازند. از جمله‌ دیگر کتاب‌ها می‌توان «قصه‌‌های روباه در ادبیات شفاهی آذربایجان»، «داستان‌‌های کچل در ادبیات شفاهی آذربایجان»، «نمایشنامه‌‌های میرزا آقا تبریزی»، «منظومه‌ی آرزی و قمبر»، «تاریخ آذربایجان»، «فلسفه تکاملی»، «انقلاب بورژوازی در انگلستان» و . . . را نام برد. ایشان در همین سال‌ها کتاب «عاشیقلار» را چاپ کردند که نخستین تحقیق در این زمینه بود.

در همین ایام در دانشگاه تهران در مقطع کارشناسی ارشد پذیرفته شدند و همچنین از طرف کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان به عنوان مترجم دعوت به کار ‌شدند. در آنجا کتاب‌‌های زیادی از جمله «دوقلو‌های ترک»، «چیل مایدان»، «قارا آت» و «دوقلو‌‌های ایرانی» را برای کودکان آماده‌ی چاپ کردند. در سال 1357 «جمعیت فرهنگ آذربایجان» را تأسیس کرده و نشریه‌ی «یولداش» و «آزادلیق» را منتشر ساختند. و سرانجام پس از پیروزی انقلاب اسلامی جهت تحصیل در مقطع دکتری در دانشگاه استانبول، عازم کشور ترکیه شدند. و در سال 1362 در رشته‌ی زبانشناسی تطبیقی ترکی، فارسی و عربی با پایان‌نامه‌ای تحت عنوان «اخلاق و رساله‌ی اخلاقیه‌ی میرزا آقا تبریزی» فارغ التحصیل شدند و علیرغم دعوت بعضی از کشور‌های همسایه جهت تدریس در دانشگاه‌‌هایشان - به خاطر همان روحیه‌ی حرکتِ پیوسته و آهسته- مجدداً به کشور ایران بازگشتند. استاد، خود چکیده‌ی پایان‌نامه‌ی خویش را در آن سال‌ها چنین نگاشته‌ است:

«موضوع اصلى تز دکتراى اینجانب تقدیم متن «رساله‌ى اخلاقیه» اثر میرزا آقا تبریزى و تحلیل آن است از این رو تز در چهار بخش تدوین شده است: بخش اول پس از مقدمه بیبلیوگرافى و اختصارات، ناظر به گزارش زندگى میرزا‌آقاست. بخش دوم شرح آثار او، بخش سوم تحلیل رساله‌ی اخلاقیه و بخش چهارم متن فارسى اثر مذکور را شامل می‌باشد. در بخش اول کوشش بر این بوده است که خلاصه‌اى از شرح زندگى میرزا آقا تبریزى‌ تنظیم شود. از آنجا که در این زمینه با قلّت منابع روبرو هستیم به دو طریق دست یازیدیم :

اول آنکه بیش از همه به خود رساله‌ی اخلاقیه و دیگر آثار او توجه کردیم، همچنین درباره‌ی پدر میرزا آقا اطلاعاتى در برخى منابع نظیر: «مجمع ‌الفصحا»، «گنج شایگان» و «ریحانة‌الادب» به دست آوردیم، دوم اینکه به شرح زندگى شاعران معاصر میرزا آقا پرداختیم و از راه مقایسه‌ی آنان با صاحب رساله‌ی اخلاقیه اطلاعات مفید و مهمى اخذ کردیم. به طور مثال در جایى از این بخش به مقایسه‌ی زندگى‌ و افکار میرزا آقا با فراماسونر معروف، میرزا ملکم خان- که بیشتر آثار وى به میرزا ملکم خان نسبت داده شده است- پرداختیم و انتساب آن‌ها را به میرزا آقا به اثبات رساندیم. از جمله دلایلى که در این زمینه آوردیم این است که: اولاً میرزا آقا تبریزى در نامه‌اى که به تاریخ 1388 ﻫ . ق به میرزا فتحعلى آخوندزاده نوشته است، خود را معرفى مى‌کند و مى‌گوید که تاکنون او را ندیده است. در حالی‌که مى‌دانیم میرزا ملکم خان هشت سال قبل از این تاریخ (1863) در استامبول با آخوندزاده ملاقات کرده است و در تفلیس مهمان او شده بود. دوم اینکه میرزا آقا در آثار خود همه جا اصطلاحاتى نظیر «دین مبین ما»، «مذهب ما» و «میهن ما» به کار مى‌برد و ما مى‌دانیم که ملکم خان صاحب چنین روحیه‌اى نیست و این اصطلاحات را با کلماتى نظیر مسلمانان، اهل اسلام، ایرانیان، عجم‌ها و غیره عوض مى‌کرده است. و نیز مى‌دانیم که ملکم خان از اسلام و مسلمانان بیزار بود و اسرار حکومت‌هاى ملل مسلمان را به غربیان مى‌فروخت. در حالی که میرزا آقا در این آثار چندین جا سعادت ملل مسلمان و نجات آن‌ها را از اسارت روس و انگلیس آرزو مى‌کند.

در این زندگى‌نامه‌ى تطبیقى، مناسبت میرزا آقا با اشخاصى نظیر میرزا یوسف خان مستشارالیه و میرزا عبدالرحیم بخارزاده تبریزى، ملک‌المتکلمین و میرزا آقا‌خان کرمانى باز نموده مى‌شود. در بخش دوم تز، آثار میرزا آقا تبریزى به بحث گذاشته مى‌شود و در این بخش پس از بحث مختصرى پیرامون پیدایش نثر نوین فارسى در قرن گذشته خلاصه‌اى از هر یک از پنج نمایشنامه‌ی میرزا آقا تبریزى و تحلیلى از آن‌ها به دست داده مى‌شود. و نیز روزنامه‌هاى «استقلال»، «ناله‌ی ملت» و «حشرات الارض» معرفى مى‌شود. در بخش سوم تز، به تحلیل رساله‌ی اخلاقیه مى‌پردازیم. از آنجایی که اثر به علم اخلاق مربوط مى‌شود، پس از بحث کوتاهى پیرامون اخلاق و موضوع و اقسام آن، ترجیحاً پیرامون علم اخلاق و جاى آن در یونان باستان و شرح نسبتاً مبسوطى از علم اخلاق در اسلام تحت عنوان «اخلاق در ادبیات اسلامى» و نشان دادن اشکال اخلاق اسلامى به آیات شریفه‌اى نظیر: «اَفَحَسِبْتُم اِنَّما خَلَقْناکُم عَبَثا»،[1] «و ما خَلَقْتُ الجِنَّ و الاِنْسَ اِلاّ لِیعْبُدون»،[2]«اَیحْسَبُ الاِنْسانُ اَن یتْرَکَ سُدى»،[3] «وَ ما خَلَقْنَا السَّماء وَ الاَرضَ و ما بَینَهُما لاعِبینَ»[4] از کتاب «اخلاق» ترجمه‌ی حنین بن اسحاق و «تفسیر» شرح فارابى و ابن مسکویه و کندى سخن به میان مى‌آید و سپس از امّهات کتب اخلاق که به فارسى نوشته شده است، گفتگو مى‌شود و پس از دادن خلاصه، کلیه‌ی چهارده فصل و مقدمه و مؤخره‌ی رساله‌ی اخلاقیه‌ی اثر مورد بحث، تحت عناوینى نظیر: مقاصد تربیتى در رساله‌ی اخلاقیه، موضوعات دینى و فلسفى و جبریه و اختیاریه، مناسبت با متون دینى اسلامى، توجه به آیات و احادیث و غیره تحلیل مى‌شود.

بخش چهارم تز، متن رساله‌ی اخلاقیه را شامل است که براى نخستین بار از روى نسخه‌اى به خط خود مؤلف -که در کتابخانه مرکزى دانشگاه تهران محفوظ است- به جهان علم شناسانده مى‌شود. در انجام متن فهارس اسماء اشخاص، امکنه، کتب، قبایل،‌ السنه و غیره آورده مى‌شود. شیوه‌ی کار براى تهیه‌ی متن علمى آن در صفحه‌ی 184 از تز تشریح شده است.»

در دوران پس از انقلاب اسلامی مجدداً دعوت به کار شدند و به تدریس - هم در تربیت معلم و هم در دانشگاه‌ها- اشتغال ورزیدند. در طی این سال‌ها همچنان به تحقیق، ترجمه، تألیف و تدوین کتب مختلف همّت گماشتند. در سال 1359 نشریه‌ی «انقلاب یولوندا»، و در سال 1362 نشریه‌ی «یئنی یول» را راه اندازی کردند. در سال 1364 در کنار تدریس، به عنوان مترجم رسمی قوه‌ی قضائیه مشغول به کار شدند. و درسال 1369 «هفته‌نامه‌ی سهند» (ضمیمه‌ی روزنامه اطلاعات) را به زبان ترکی، به تنهایی به مدت پانزده سال برای چاپ آماده ‌کردند. در این اثناء برای تدریس زبان و ادبیات ترکی و فارسی در سراسر ایران از هیچ کوششی فروگذار نکردند. از آن جمله تدریس در دانشگاه‌ شهر‌های: تبریز، ارومیه، اردبیل، تکاب، همدان، اصفهان، قزوین، زنجان،‌ سمنان و شیراز را می‌توان نام برد. تا آن که در سال 1373 ایشان را بازنشسته کردند ولی استاد دمی از پای ننشست.

هم اکنون استاد –این غوّاص دریای معنی- با کوله‌باری از تجربه‌ی علمی و روحیه‌ای وارسته‌ از تمنّیات مادی به سفتن دُرر و گهر ادبیات ایران زمین مشغول هستند.

زندگی استاد در یک نگاه

تحصیلات:

1. دیپلم دانشسرای مقدماتی. سال اخذ دیپلم: 1342، محل: دانشسرای مقدماتی تبریز.

2. دیپلم کامل. رشته: ادبی. سال اخذ مدرک: 1343.

3. لیسانس: زبان و ادبیات فارسی دانشگاه تبریز. سال ورود: 1344. سال اخذ مدرک: 1348.

4. فوق لیسانس: زبانشناسی کهن ترکی در دانشگاه استانبول. سال ورود: 1358. سال اخذ مدرک: 1360.

5. دکتری (PH.D) زبان و ادبیات تطبیقی فارسی، ترکی و عربی در دانشگاه استانبول. سال ورود: 1360. سال اخذ مدرک: 1362.

سوابق شغلی:

معلم و مدیر دبستان: از سال 1342 تا 1348.

دبیر دبیرستان‌‌های آذربایجان شرقی از سال 1348 تا 1350.

دبیر دبیرستان‌‌های تهران از سال 1350 تا 1357.

ویراستار بخش بین المللی انتشارات امیر کبیر از سال 1351 تا 1357.

مدرس تمام وقت مراکز تربیت معلم تهران از سال 1362 تا 1373.

بازنشسته از تربیت معلم در سال 1373.

مترجم رسمی قوه قضائیه از سال 1364 تا کنون.

مسؤول بخش بین الملل انتشارات بعثت و نظارت بر نشر 300 عنوان کتاب به زبان‌‌های کشور‌های همسایه و آسیای میانه از سال 1369 تا 1373.

مسؤول انتشار هفته‌نامه‌ی سهند وابسته به روزنامه‌ی اطلاعات برای جمهوری‌‌های قفقاز از سال 1368 تا 1381.

استاد دانشگاه آزاد اسلامی واحد رودهن.

استاد دانشگاه آزاد اسلامی واحد زنجان.

استاد دانشگاه سوره.

استاد دانشگاه تهران (دانشکده ابوریحان پاکدشت).

استاد دانشگاه‌‌های تهران، صنعتی شریف، شهید بهشتی، صنعتی اصفهان و غیره (تدریس زبان و ادبیات ترکی آذری و استانبولی).

سخنرانی‌ها:

1. سخنرانی در کنگره‌ی بین المللی نظامی گنجوی تبریز 1370.

2. سخنرانی در کنگره‌ی بین المللی خواجو در کرمان، 1373.

3. سخنرانی در کنگره‌ی بین المللی حافظ در شیراز، 1371.

4. سخنرانی در کنگره‌ی بین المللی ابن سکّیت در اهواز، 1374.

5. سخنرانی در کنگره‌ی بین المللی سبک آذربایجانی در ارومیه.

6. سخنرانی در کنگره‌ی بین المللی حکیم میرزا جهانگیر خان قشقایی در اصفهان، 1377.

7. سخنرانی در کنگره‌ی کتیبه و متون در شیراز، 1382.

8. سخنرانی در کنگره‌ی بین المللی تۆرکولوژی در استانبول، 1982.

9. سخنرانی در هفتمین کنگره‌ی جهانی نویسندگان آذربایجان در باکو 1981.

10. سخنرانی در کنگره‌ی زبان و ادبیات ترکی در دانشگاه غازی آنکارا، 2004.

 

فعالیت‌های مطبوعاتی استاد آن گونه که از خودشان شنیده‌ا‌یم از سال 1338- هنگامی که در دوره‌ی اول دبیرستان (معادل دوره‌ی راهنمایی امروزی) تحصیل می‌کردند- شروع شد. ایشان در دبیرستان لقمان تبریز تحصیل می‌کردند. بعدها ساختمان این دبیرستان تخریب شد و امروزه ساختمان فرمانداری در آن قرار دارد. در سال‌های تحصیل در آنجا روزنامه‌ی دیواری ماهانه به اسم « اخگر » را انتشار می‌دادند.

اولین مقاله‌ی ایشان تحت عنوان «میترا و جشن مهرگان» در سال 1344 در یکی از شماره‌های فصلنامه‌ی اداره‌ی کل فرهنگ آذربایجان شرقی انتشار یافت. و اولین نشریه‌ای که به صورت مستقل، اداره و منتشر کردند «هفته نامه‌ی هنر و اجتماع» بود که از هفتمین شماره‌ در آذرماه 1347 توقیف شد.

بعد از آن، فعالیت‌های  مطبوعاتی دیگری را در پیش گرفتند که از آن جمله می‌توان موارد زیر را نام برد:

1.       «ادبیات در عصر نوین»‌ با استفاده از امتیاز روزنامه‌ی عصر نوین در تبریز.

2.       «شعر و ادب آذری» با استفاده از امتیاز «مجله‌ی امید ایران» در تهران.

3.       «یولداش».

4.       روزنامه‌ی «آزادلیق».

5.       ماهنامه‌ی «انقلاب یولوندا».

6.       فصلنامه‌ی «یئنی یول».

7.       «بولتن»

8.       هفته‌نامه‌ی «سهند» ضمیمه‌ی روزنامه‌ی اطلاعات.

 

 

 [1]مومنون/ 115.

 [2]زاریات/ 56.

 [3]قیامت/ 36.

[4] انبیاء/ 16.

منبع خبر : مهندس محمد صادق نائینی

اینها «اشرار» هستند!

| پنجشنبه, ۳۰ آبان ۱۳۹۸، ۰۱:۳۴ ق.ظ | ۰ نظر

در جریان حوادث اخیر، اگرچه اعتراضات در ابتدا در فضایی آرام و با محوریت مطالبات معیشتی مطرح شد ولی در همان ساعات اولیه، برخی از این تجمعات در تهران و شهرهای دیگر به آشوب کشیده شد.

رهبر معظم انقلاب اسلامی در جریان درس خارج فقه خود به موضوع حوادث اخیر در کشور -در پی افزایش قیمت بنزین- پرداخته و به چند نکته مهم اشاره کردند.

ازجمله موضوعات مهم در بیانات رهبری بحث اعتراضات و نوع برخورد معترضین با تصمیم اخیر دولت بود.

ایشان در این رابطه ضمن به رسمیت شناختن حق اعتراض برای آحاد مردم و نیز لزوم توجه مسئولان به این اعتراضات، حساب اعتراضات مردمی و مسالمت آمیز را از برخی تحرکات آشوب‌گرانه و شرارت‌آمیز خلاف امنیت ملی جدا کردند و فرمودند: «یقیناً بعضی از مردم از این تصمیم یا نگران می‌شوند یا ناراحت می‌شوند یا به‌ضررشان است یا خیال می‌کنند به‌ضررشان است به هر تقدیر ناراضی می‌شوند، لکن آتش زدن به فلان بانک این کار مردم نیست، این کار اشرار است؛ کار اشرار است، این را باید توجه داشت. در یک چنین حوادثی معمولاً اشرار، کینه‌ورزان، انسانهای ناباب وارد میدان می‌شوند، گاهی بعضی از جوانها هم از روی هیجان با اینها همراهی می‌کنند و این‌جور مفاسد را به‌بار می‌آورند. این مفاسد هیچ مشکلی را درست نمی‌کند جز اینکه علاوه‌ی بر هر مشکلی که هست، ناامنی را هم اضافه می‌کند.

ناامنی بزرگ‌ترین مصیبت برای هر کشوری است، برای هر جامعه‌ای است، اینها قصدشان این است. شما ملاحظه کنید در این دو روز تقریباً یعنی دو شب و یک روزی که از این قضایا گذشته همه‌ی مراکز شرارت دنیا علیه ما این کارها را تشویق کردند، از خانواده‌ی منحوس خبیث خاندان پهلوی تا مجموعه‌ی خبیث و جنایتکار منافقین، اینها دارند مرتباً در فضای مجازی و در جاهای دیگر دارند تشویق می‌کنند ترغیب می‌کنند که این شرارت‌ها انجام بگیرد. من عرضم این است هیچ کس به این اشرار کمک نکند، هیچ انسان عاقل و شایسته‌ای که به کشور خودش علاقه‌مند است، به زندگی راحت خودش علاقه‌مند است، به اینها نباید کمک بکند؛ اینها اشرارند، این کارها کار مردم معمولی نیست.»

این بخش از سخنان رهبر انقلاب البته با تحریف از سوی برخی رسانه های معاند ازجمله بی بی سی فارسی مواجه شد.

این رسانه و برخی صفحات همسو در فضای مجازی اینگونه القا کردند که رهبری معظم انقلاب همه این اعتراضات را به مثابه اغتشاش و معترضین را اشرار نامیده‌اند.

چه کسانی اشوب می‌کنند؟

در جریان حوادث اخیر، اگرچه اعتراضات در ابتدا در فضایی آرام و با محوریت مطالبات معیشتی مطرح شد ولی در همان ساعات اولیه، برخی از این تجمعات در تهران و شهرهای دیگر به آشوب کشیده شد. مراکز عمومی، بانکها و ساختمانها به آتش کشیده شدند و اموال عمومی از قبیل خودروها، پیرهای چراغ راهنما؛ سطل‌های زباله و... یا تخریب شدند و یا در شعله‌ها سوختند.

این اتفاق البته برای اولین بار نیست که رخ می دهد. نگاهی به موارد مشابه در گذشته نیز مبین این روند در برخی از تجمعات اعتراضی بوده است.

برای مثال در دی ماه سال 96، برخی تجمعات با موضوعات معیشتی در برخی نقاط تهران آغاز شد که در ابتدا شکلی مسالمت آمیز داشت ولی همان روند اعتراضات در نقاط مختلف –با سرایت به شهرهای دیگر- به سمت آشوب و آتش زدن و تخریب اموال مردم رفت.

شناخت اینکه این تجمعات و اعتراضات چطور از حالت مسالمت‌آمیز به سمت خشونت و آشوب کشیده می شود، راه رسیدن به این جواب این سوال است که «چه کسانی اجتماعات مرمی را به آشوب می کشند؟» اینها همانهایی هستند که رهبر معظم انقلاب نیز سعی در جدا کردن حسابشان از مردم دارند.

رسانه‌های تروریسم

از جمله دست اندرکاران به خشونت کشاندن اعتراضات مردم از طریق ارائه اطلاعات غلط، دروغ و تحریف شده، رسانه‌های خارجی و فارسی ازجمله بی بی سی فارسی، شبکه سعودی ایران اینترنشنال، شبکه سلطنتی من و تو، صدای آمریکا و.... هستند.

در جریان انتخابات سال 88 بود که بی بی سی فارسی  در قالب برنامه‌های ویژه خود، به صورت تمام وقت به پوشش اخبار فتنه آن سال پرداخت و هرآنچه که می توانست برای داغ نگه داشتن تنور فتنه و آشوب در کشور انجام داد.

این رسانه وابسته به وزارت خارجه انگلیس، در ماجرای اخیر نیز نقشی محوری و پررنگ برعهده گرفته است؛ برنامه های عادی خود را قطع کرد و به پوشش وسیع و جهت دار اعتراضات اخیر پرداخت و در این مسیر، هرکجا که از دستش برآمد تحریف کرد.

نمونه آخر آن، نحوه بازنشر سخنان امروز رهبر انقلاب بود.

همانطور که در ابتدای این متن نیز اشاره شد، رهبری در این سخنان، به شکل واضح و روشنی میان اعتراضات مسالمت آمیز و آشوب خط تمایز قئل شدند ولی بی بی سی فارسی در تیترهای جهت دار و انحرافی، هم رهبری را به عنوان مسئول اصلی این ماجرا معرفی کرد و هم از قول ایشان همه معترضین را از قول ایشان در زمره  اشرار آورد.

عملکرد رسانه های دیگر که پیشتر نام آنها آورده شد نیز به همین منوال است.

در فضای مجازی نیز پس از دستگیری ادمین اصلی کانال ضدانقلاب آمدنیوز که در موارد مشابه وظیفه خط دهی و سازماندهی آشوبگران با هدف به اغتشاش کشاندن تجمعات اعتراضی را داشت، این وظیفه را بعضی کانال ها و اکانتهای دیگر حاضر در فضای مجازی -چه تلگرام و چه توئیتر و ...- انجام می دهند.

از طرف دیگر، برخی افراد، گروه‌ها و جریانهای ضدانقلاب نظیر منافقین، اعضا و وابستگان خاندان پهلوی و افرادی دیگر نظیر مسیح علینژاد و .... نیز همین رویه شبکه های تروریسم را به شکل دیگری دنبال می‌کنند.

این افراد و جریانها با ارائه نظرات تحریک کننده و خط دهی به نیروهای هماهنگ با خود سعی می‌کنند تا هرچه در توان دارند بر آتش اغتشاشات بنزین بریزند.

در فیلم‌ها و تصاویری که از برخی تجمعات در فضای مجازی طی این دو روز منتظر شد نیز می توان بخوبی رد پای برخی از این آشوب گران را دید.

برای مثال، عصر روز گذشته در اتوبان امام علی (ع)، یک دستگاه کامیون حامل نخاله و سنگ و آجر اقدام به خالی کردن بار خود در میانه اتوبان کرد که ضمن مسدود کردن مسیر تردد، زمینه را برای بروز حوادثی نظیر تخریب اموال عمومی فراهم کرد در حالیکه بعید به نظر می رسد از میان مردم معترض عادی، کسی دست به چنین کاری بزند.

در همین جریانات در برخی نقاط تهران نظیر تهرانسر و یا در شهرهای دیگر، برخی مراکز عمومی نظیر بانک‌ها، خودروها و... به آتش کشیده شدند که این دقیقا در تعارض با حال و هوای اولیه اعتراضات و حتی برخی تجمعات همزمان در نقاط دیگر بود که مردم سعی می کردند با آرام نگه داشتن جو و بیان مسالمت آمیز خواسته‌های خود، جلوی آشوب و اغتشاش را بگیرند.

به هرحال طبیعی است که در این میان نهادهای امنیتی نظیر نیروی انتظامی، وزارت اطلاعات و.... موظف هستند تا به وظیفه خود که ایجاد امنیت و جلوگیری از برهم خوردن آرامش جامعه است به بهترین نحو عمل کنند.

وزارت اطلاعات و نیروی انتظامی هرکدم در بیانیه های جداگانه بر این موضوع تاکید کردند که با عوامل اصلی اغتشاش و‌آشوب برخورد خواهد شد.

خبرگزاری تسنیم

?Niyə Türkcə öyrənməliyik

| يكشنبه, ۲۶ آبان ۱۳۹۸، ۱۰:۴۵ ب.ظ | ۰ نظر

85 milyon insan Ana dili olaraq, Türkcə danışır. Dünyanın 15ci ən çox danışılan dilidir. Bir o qədər də insan ikinci dil olaraq Türkcə danışır.

 

 

Türk mədəniyyətini və tərzini bəyənənlər üçün Türkiyədə oxumaq idealdır. Hətta yerli dili danışmasan belə bütün yerlər üçün gözəldir.  Əgər yerli dili bilsəz bütünlüklə hərşey sizə rahat olacaq – insanlarla müzakirələr, mədəniyyəti öyrənmə və ...

 

 

Türk dili Ural-Altaik qrupuna məxsusdur və Fin – Macarıstan dillərilə də əlaqəsi vardır. Latın əlifbası ilə 90% insan tərəfindən yerli dil olaraq yazılmışdır. Türkcə sonradan əlavə dil olaraq daxil edilmiş, məna olaraq söz kökünə son şəkilçi əlavə etməkdir.

 

Müasir Türkcə İstanbul dialektinə uyğun nəzərdə tutulsa da , Türkiyənin hər hansı bir yerində Türkcə öyrənmək kimi bir şansınız vardır. Türkcə öyrənilməsi üçün bir çox kurslar da vardır.



 

تقویم دوازده گانه حیوانی

| دوشنبه, ۲۰ آبان ۱۳۹۸، ۰۷:۲۰ ب.ظ | ۰ نظر

تقویم ترکی در سده پنجم پیش از میلاد در میان قبایل ترک شمال ختای پدید آمده است. این تقویم بر اساس دوازده حیوان بود: 1) موش. 2) گاو. 3) پلنگ. 4) خرگوش. 5 ) نهنگ. 6) مار. 7) اسب. 8) گوسفند. 9) میمون. 10) مرغ. 11) سگ. 12) خوک. هر کدام از این سالها به باور ترکان معنا و مفهوم خاصی داشتند: موش (آرامش)، گاو (جنگ و آشوب. به گفتة کاشغری چون گاوها به هم فراوان شاخ بزنند و درگیر شوند)، پلنگ (نیکی و بدی با هم)، خرگوش (بدبختی)، نهنگ یا تمساح (فراوانی و ارزانی. زیادی باران. به گفتة کاشغری چون تمساح در آب باشد.)، مار (پیروزی)، اسب (متوسط)، گوسفند (برکت و فراوانی)، میمون (بی‎برکت)، مرغ (دشواری. به گفتة کاشغری چون مرغ بسیار به دنبال دانه بگردد و پیوسته چیزها را زیروروکند)، سگ (فلاکتهای بوجود آمده در سالهای میمون و مرغ کم می‎شود)، خوک (بی‎اثر). هر دورة 12 ساله را نیز موشئل ‎نامیدند.

به گفته محمود کاشغری در دیوان لغات الترک، این نوع تقویم از آنروی بوجود آمد که یکی از خاقانهای ترک خواست تا تاریخ یکی از جنگهای پیشین را بداند. چون میان مؤرخان در تعیین این تاریخ اختلاف افتاد، خاقان برای اینکه این اختلاف در آینده نیز رخ ندهد، به مردمش گفت تا سالها را به تعداد 12 برج فلکی و ماههای سال نام نهند. خاقان دستور داد تا حیوانات وحشی را به سوی رودخانه «ایلاسو» برانند و ببینند که کدامیک از آنها می تواند از رود بگذرد. بسیاری از حیوانات شکار شدند و یا آب آنها را برد و تنها 12 حیوان از آب گذشتند که نام آنها به ترتیب بر سالها نهاده شد. روشن است که این داستان برای توجیه انتخاب این حیوانات ساخته شده ولی مسلم است که این تقویم ابتدا در میان اویغورها پدید آمد. اویغورها نخستین قوم ترک بودند که نوشتن را آغاز کردند. در چارچوب این تقویم اجزایی از دیگر اقوام آسیای مرکزی مانند تبتی ها و چینی ها نیز دیده می شود. بگفته لئو گومیلف این تقویم در جنوب پدیدآمده چون میمون در آن موجود است.

پرویز شاهمرسی

مردم آذربایجان غربی تلاشها برای پاکسازی قومی در شمال سوریه، تزریق 300 میلیارد پول مشکوک به قلب اورمیه تحت عنوان سرمایه گذاری، اوضاع تورکها و اعراب کرکوک، زیاده خواهی فرهنگی- قومی ، حمله به مرزبانان و ایجاد رعب و وحشت قومی در منطقه برای ترک منطقه از سوی مردم بومی را سناریوهایی می دانند برای توهماتی که در قندیل و اربیل چیده می شود.

غرب آذربایجان در طول تاریخ هم از نظر امنیتی و هم از منظر استراتژیکی دروازه شرق و غرب بوده و گذرگاه فرهنگهای مختلف به شمار می آید. آذربایجان در صده‌های اخیر با تشکیل دو دولت ترک صفوی و عثمانی در شرق و غرب این منطقه، اهمیت سیاسی ویژه ای نیز کسب کرد. ادامه روند تثبیت حاکمیت دولتهای صفوی و عثمانی در دو سوی آن از یکسو و تشکیل خانات مستقل ماکو، خوی و اورمیه ( از اورمیه گرفته تا تکاب افشار) و در دوران قاجاریه تشکیل ولایات اربعه اورمیه، خوی و سلماس و ماکو در غرب آذربایجان ویژگی خاصی بر این منطقه به ارمغان آورد که یکی از آنها هم مرزی با کشورهای روس و عثمانی بود.

 

علیرغم تاخت و تاز مرتب سالیانه عشایر کوهستانهای غرب آذربایجان به مناطق شهری آن ، رشد فرهنگ و تمدن منطقه و حتی رواج تجارت در سایه امنیت ایجاد شده توسط اقتدار دولتی در دوره قاجاریه مثال زدنی بود. در قرون معاصر حمله شیخ عبیدالله با سی هزار داوطلب عشایر از حکاری عثمانی به اورمیه تا مراغه و بناب را شاید بتوان اولین حرکت سیستماتیک عشایر برای زورآزمایی در آذربایجان به حساب آورد.غافلگیری سرداران آذربایجانی از این حرکت ناپخته و محکوم به شکست، ناشی از باور به عدم انجام حرکات کودکانه تروریستی علیرغم داشتن علم به قدرت و پتانسیل نظامی آذربایجان بود.

تیمورپاشاخان فرمانده قشون آذربایجان اعزامی برای دفع شیخ و قشونش طی نامه ای مفصل اوضاع احوال آذربایجان را به وی شرح داد و تقاضای نیروی کمکی نمود. ناصرالدین‌شاه ۱۷ مهر ۱۲۵۹  طی تلگرافی به تیمورپاشاخان نوشت: « تلگراف مفصل تو را خواندم. حقیقت این است همه شما گویا دیوانه شده اید، مثل سفاهت شیخ عبیدالله. شیخ یا دیگری کیست که این طور جسارتها بکند. چهار تا کرد چرا شماها را این قدر دست و پاچه و کم دل کرده است که این طورها عرایض و تلگرافها عرض می کنید؟ همان ماکو و خوی و سلماس و ارومی باید جواب هزار نوع این امور را بدهد چه رسد به آذربایجان. نمی دانم چه خبر شده است که این قدر بی غیرت شده اید؟ یعنی چه؟ ….».  فتنه شیخ عبیدالله،( گزارش وقایع حمله اکراد به صفحات آذربایجان در دوره قاجار)، انتشارات مجلس، ۱۳۹۰، ص: ۱۴۸٫ پس از این دستورات در مدتی کوتاه بساط موجدین آتش بازیهای کودکانه برچیده شد اتباعش دربه در شد و شیخ در عثمانی دستگیر و در تبعید مرد. شرارتهای عشایر در مشروطه خواهی آذربایجان، جنگ جهانی اول و پس از آن که با سرکردگی سیمیتقو انجام گرفت موضوعاتی نیست که از دید مردم آذربایجان بدور ماند. تاخت و تاز سیمیتقو عملا تا سال ۱۳۰۵ ادامه داشت و تا سال ۱۳۰۹ در کوههای شمال عراق سرگردان به دنبال مفری از دست قوای دولتی بود.

تاریخ نشان می دهد دو منطقه قندیل و شمال عراق پاشنه آشیل استان آذربایجان غربی بوده و حساسیت مردم به این دو اسم، بخاطر اطلاع از تاریخ منطقه و آسیب‌هایی است که در طی قرون گذشته از این ناحیه دیده اند. در چند سال اخیر تروریسم با استفاده از بلبشوی ایجاد شده توسط داعش و به مدد اسلحه های ارسالی غرب، در صدد رسیدن به آبهای گرم مدیترانه برای دسترسی به آبهای آزاد می باشد تا به زعم خود چهار تکه محصور در بین دول بزرگ را بهم ربط داده و از طریق مدیترانه تنفس نماید.

مردم آذربایجان غربی تلاشها برای پاکسازی قومی در شمال سوریه، تزریق ۳۰۰ میلیارد پول مشکوک به قلب اورمیه تحت عنوان سرمایه گذاری، اوضاع تورکها و اعراب کرکوک، زیاده خواهی فرهنگی- قومی ، حمله به مرزبانان و ایجاد رعب و وحشت قومی در منطقه برای ترک منطقه از سوی مردم بومی را سناریوهایی می دانند برای توهماتی که در قندیل و اربیل چیده می شود. با این تواصیف شکی نیست هر قوه ای که بتواند به این ماجراجویی های کودکانه نافرجام که برای رد گم کنی نام دموکراتیک را هم به یدک می کشد،  خاتمه دهد از طرف مردم آذربایجان تشویق شده و استقبال خواهد شد.

 

دکتر توحید ملک زاده دیلمقانی

نییه تورکجه اؤیرنمه‌لییک؟

| شنبه, ۱۱ آبان ۱۳۹۸، ۰۱:۱۰ ق.ظ | ۰ نظر
۸۳ میلیون اینسان آنا دیلی اولاراق تورکجه دانیشیر، دونیانین ۱۵جی اَن چوخ دانیشیلان دیلیدیر. بیر او قدر ده اینسان ایکینجی دیل اولاراق تورکجه دانیشیر. 
 
 
تورک مدنیتینی و طرزینی بَیَنَنلر اوچون تورکیه‌ده اوخوماق ایده آلدیر. حتّی یئرلی دیلی دانیشماسان بئله بوتون یئرلر اوچون گؤزلدیر. اگر یئرلی دیلئ بیلسَز بوتونلوکله هرشئی سیزه راحات اولاجاق – اینسانلارلا مذاکره، مدنییتی اؤیرنمه و ... .
 
تورک دیلی اورال-آلتاییک قروپونا مخصوصدور و فین – ماجاریستان دیللریله ده علاقه سی واردیر. لاتین الیفباسی ایله ۹۰٪ اینسان طرفیندن یئرلى دیل اولاراق یازیلمیشدیر. تورکجه سونرادان علاوه دیل اولاراق داخیل ائدیلمیش، معنا اولاراق سؤز کؤکونه سون شکیلچی علاوه ائتمکدیر. 
 
مُعاصیر تورکجه ایستانبول لهجه سینه اویغون نظرده توتولسا دا، تورکیه‌نین هر هانسی بیر یئرینده تورکجه اؤیرنمک کیمی بیر شانسینیز واردیر. تورکجه اؤیره‌نیلمه‌سی اوچون بیر چوخ کورسلار دا واردیر.

گوندَمدن دوشمه‌یَن موضوع لاردان بیری ده اورتاق تورک دیلی نین یارادیلماسی مسئله سی دیر. موختلیف ایللرده بونونلا باغلی چوخسایلی قورولتایلار، توپلانتیلار کئچیریلسه ده، مسئله حلّینی تاپماییب. اورتاق تورک دیلینین یارادیلماسینی ضروری ائدن، بو یولدا آتیلمالی اولان آددیملار نَدن عیبارتدیر؟ تانینمیش تورکولوق، فیلولوژی علم لری دوقتورو، پروفسور فریدون جلیلوو نوواتور.آز-این امکداشی ایله صُحبتینده بیلدیریب کی، اورتاق دیل مسئله سی چوخ آغیر موضوع دور: "اونون اینجه‌لیکلرینی بیلمه‌دن "اورتاق دیل یاراداق" ،"بیرلَشک" شکلینده شوعارلار وئرمکله ایش گئتمز. بو، چوخ جیدّی آراشدیرما، اوزَرینده چوخ جیدّی ایشله‌مه طلب ائدن بؤیوک مسئله دیر. اورتاق تورک دیلی موجود اولوب واختیله. اورتا عصرلرده ایکی اورتاق تورک دیلی وار ایدی. بیری قافقازدا، ایراندا، تورکیه‌ده و اورتا آسیانین بعضی بؤلگه‌لرینده ایشلنن اورتاق دیل ایدی کی، بونا تورکی دیلی دئییردیلر. او دیلده مکتوبلار یازیلیر، اینسانلار بیر-بیری ایله اُنسیّت قوروردولار. بیر ده بیر آز قیپچاق دیلینه یاخین اولان و اؤزبکلرین، اویغورلارین ایشلتدیگی جیغاتای دیلی وار ایدی. آذربایجاندا اولان تورک دیلی نه اینکی تورکلرین، حتّی قافقازدیللی خالقلارین دا اورتاق دیلی اولوب. روسلار قافقازا گلمه‌میشدن بو بؤلگه‌نین خالقلاری همین اورتاق دیلده دانیشیردیلار. حتّی ۱۹۳۶-جی ایله قدر داغیستانین آنا یاساسیندا تورک دیلی دولت دیلی ایدی. اون یئددی عصرین ۷۰-جی ایللرینده بیر فرانسه لی میسیونر گلیب آذربایجانین گونئیینی و قوزئیینی گَزیر، سونرا شاماخیدا بؤلگه‌نین اورتاق دیلی حاقیندا کیتاب یازیر. کیتابین آدی بئله‌دیر: "سؤز تورکی". بیر نسخه‌دن عیبارت اولان بو کیتاب سوئد ده کیتابخانادا ساخلانیر. اۆزۆنۆ کؤچوروب منه گؤندردیلر، من اونو چاپا حاضیرلادیم، آما مادّی ایمکان اولمادیغی اوچون ائله اَل یازما شکلینده ده قالدی، چاپ ائده بیلمه‌دیم. همین میسیونر اوچ-دؤرد عصر اول بو دیلین فاکتلارینی اورتایا قویوب. اونون کیتابینی ایسه جمعی ایکی نفر اوخویوب. بیر سوئدلی یوهانسون آدلی تورکولوق، بیر ده من. داها اوچونجو آدامین او کیتابدان خبری یوخدور.

تَخمینن ۳۰ ایل اؤنجه آنکارادا گؤروشنده یوهانسون منه دئدی کی، او دا "سؤز تورکی"نی چاپا حاضیرلاییب، آما چاپ ائتمه‌یه ایمکانی یوخدور. میللی علم لر آکادئمییاسینین نسیمی آدینا دیلچیلیک موسسه سی بو جور کیتاب و یا الیازمالاری تاپیب چاپ ائلمه‌لیدیر. آفاناسی نیکیتین "اوچ دنیز آرخاسیندا" کیتابینی روسجا یازیب آما او اثرین بیر چوخ یئرینده اورتاق تورک دیلی دئدیگیمیز آذربایجان تورکجه‌سینده جومله‌لر وار. یوزلرله بئله فاکت سایا بیلرم کی، آذربایجان تورکجه‌سی بو بؤیوک اراضیده اورتاق تورک دیلی کیمی ایشله‌نیب. آذربایجان تورکجه‌سی اوغوز دیلیدیر. بو اوغوز دیلی گونئیلی-قوزئیلی آذربایجاندا، بوتون قافقازدا، آنادولودا، تورکمنیستاندا ایشله‌نیب. هئچ اولماسا بو اراضیلرده یاشایان تورک خالقلاری اوچون بیر اورتاق دیل درسلیگی حاضیرلاماق لازیمدیر کی، یئنیدن او دؤنمه قاییتماق اولسون. سونرادان جیغاتای دیلینی ده بورا علاوه ائتمکله بیر عمومی درسلیک اورتایا قویماق اولار. آما بونلار آغیر ایشدیر، بؤیوک زحمت طلب ائدیر. میللی علم لر آکادِمیسینین دیلچیلیک موسسه سینه میللی روحلو بیر آکادمیک رهبرلیک ائدیر – محسن ناغیسویلو. بو یؤنده چوخ ایش گؤرورلر. سادجه اولاراق دستک وئریب اونلارین گؤردویو ایشی بیلیم یوردو توپلانتیلاریندا و دیگر یئرلرده، خُصوصن تلوزیوندا تبلیغ ائتمک لازیمدیر. آرادا او شوو وئرلیش لرینین یئرینه بئله میللی مسئله‌لرله باغلی موضوع لار اِئفیره چیخاریلمالیدیر". فریدون جلیلووون فیکریجه، اورتاق تورک دیلینین یارادیلماسی اوچون تاریخده اولانلاری تبلیغ و برپا ائتمک لازیمدیر: "توتالیم، قازاخلا آذربایجان تورکو بیر-بیری ایله چتین آنلاشیر. آما بیر هفته قازاخیستاندا یاشایاندا دانیشا بیلمه‌سه ن ده او لهجه‌نی تام باشا دوشورسن. یعنی تورک دیللری هیند-آوروپا و باشقا دیللردن فرقلی اولاراق آنا کؤکونو ساخلاییب. او آنا کؤکون اۆزَرینده معین ایشلر آپارماق لازیمدیر. بیرینجی مرحله ده اوغوز تورکجه‌سی اوچون، ایکینجی مرحله ده قیپچاق دیللری اوچون آیریجا اورتاق دیل درسلیگی یاراتماق، سونرا بو ایکی اورتاق دیلین ماتِریاللارینی علمی شَکیلده اوزلاشدیرماق اولار کی، اوچونجو، یعنی اساس سئچَنَک(گزینه) اوچون نَه یی ساخلاییب نَه یی ایختیصار ائتمه‌لی اولدوغوموزو بیلک. همچنین تبلیغات بئله آپاریلمالیدیر کی، اورتاق دیل یئرلی لهجه لرین سیرادان چیخماسینا سبب اولمایاجاق، او مقصدی گۆدمۆر. قازاخ اؤز لهجه‌سینده، قیرغیز اؤز لهجه‌سینده، آذربایجان تورکو اؤز لهجه‌سینده یازیب-اوخویاجاق، آما علاوه اولاراق اورتاق تورک دیلینی اؤیرنه‌جک کی، باشقا تورک دولتی نه گئدنده او دیلده دانیشا بیلسین. بونون علمی یوللاری وار. بو ایشی ناشی آداملارین عهده سینه بوراخماق اولماز. خالق آراسیندا بو سۆرَج گئدیر. آذربایجاندا آنادولو تورکجه‌سی سریال لار، وئریلیشلر، خبرلر واسیطه‌سیله بوتون ائولره گیریب. دولت مستقل لیگیمیزی برپا ائدندن بَری بیز تورکیه‌دن یوزلرله سؤز آلیب ایشله‌دیریک. بو یاخشی حالدیر، اورتاقلیغا آپاران یولدور. آما تورکیه‌ده بونو ائتمیرلر. چونکو اوردا بو تبلیغات گئتمیر. یالنیز سون زامانلار چوخ آز سایدا، بیر نئچه مکتبده آذربایجان تورکجه‌سی ایله آنادولو تورکجه‌سی آراسینداکی فرقلری شاگیردلره اؤیرتمه‌یه باشلاییبلار.

اصلینده آذربایجان تورکجه‌سی تورک دیللری ایچَریسینده ان گؤزل و ان مکمل دیر، لاکین بیز بونو تبلیغ ائده بیلمیریک. آنادولو تورکلری بیزدن چوخ سؤز گؤتوره بیلرلر، لاکین ائتمیرلر. بونون دا موختلیف سببلری وار. بیر طرفدن تورکیه ۶۰۰ ایل پادشاهی اولموش دولت دیر دئیه دیگر تورک خالقلارینا بیر آز بؤیوک قارداش کیمی باخیر. ان بؤیوک سهوی ده بودور. بو گون گونئی آذربایجاندا اولان تورکچولوک نه قوزئی آذربایجاندا وار، نه ده تورکیه‌ده. دیگر طرفدن تورکیه‌ده بو مسئله ایله مشغول اولان عالیملر ایچریسینده گله‌جگی گؤره بیلَنلر چوخ آزدیر. گؤره بیلنلر ده "توران" ،"ارگنکون" شوعارلاری ایله گونده‌می دولدوران، علم دن اوزاق اینسانلاردیر. اورتایا اساسی ایش قویان یوخدور. بو ایش اوچون هم سیاسی ایراد، هم ده فردلرده حقیقی تورک روحونون اولماسی لازیمدیر. من همیشه تورکیه‌ده دئییرم کی، بیز باکیدان ایستانبولا "طیاره" ایله گلیب "اوچاق"لا قاییدیریق. بو زامان "اوچاق" اولور بیزیم اورتاق سؤزوموز. سیز ده "آناهتار"لا گلیب "آچار"لا قاییدین. باخ، بو مکانیسمی محض اونون سورونونو بیلن اینسانلارین رهبرلیگی آلتیندا ایشه سالماق لازیمدیر کی، مکانیسم گؤزلنمز فسادلار وئرمه‌سین". فریدون جلیلووا گؤره، خصوصی مقام اورتاق الیفبا مسئله سیدیر: "هر دفعه قید ائدیرم کی، اول اورتاق الیفبا اولمالیدیر، سونرا اورتاق دیل. ۳۰ ایلدیر اورتاق الیفبا مسئله سی گئرچکلشمیر. حالبوکی ۳۰ ایل قاباق تورک اؤلکه‌لرینین تانینمیش عالیملری ایستانبولدا کئچیریلن قورولتایدا موختلیف لایحه‌لری مذاکیره‌یه قویدولار و ۳۴ حرفدن عیبارت اورتاق الیفبا قبول ائتدیلر. هامیسی دا بونا ایمضا آتدی. تورکیه‌لیلر ایندیکی الیفبالارینا ایکی-اوچ حرف آرتیرسایدیلار همین اورتاق تورک الیفباسینی قبول ائتمیش اولوردولار. آما ۳۰ ایلدیر بونو ائده بیلمیرلر. بیز ایسه اونو بوردا حیاتا کئچیرمیشیک و ۲۶ ایلدیر ایشله‌دیریک. تاتارلار دا همین اورتاق الیفبانی ایشله‌دیر. آما بو گون اورتا آسیاداکی اؤلکه‌لر اؤزلری یئنی الیفبا یارادیرلار کی، بو دا اورتاقلیق مسئله سینه ضیددیر. بیز ۱۹۹۱-جی ایلده لاتین قرافیکالی یئنی الیفبانی آذربایجان مجلیسیندن کئچیردنده (همین واخت فریدون جلیلوو میللت وکیلی ایدی؛ ۱۹۹۲−۱۹۹۳-جو ایللرده ایسه او، باش باخانین معاوینی، خالق تحصیلی باخانی، عالی و اورتا ایختیصاص تحصیلی باخانی وظیفه‌لرینده چالیشیب) چوخ بؤیوک تضییق لر وار ایدی. اورتاق الیفبا مسئله سی ایله باغلی قازاخیستاندان بورا بئش-آلتی پروفسور گلمیشدی. اونلارا بو سۆرجی حیاتا کئچیرمگین یولونو ایضاح ائتدیم، چتینلیکلرینی باشا سالدیم، چوخ راضی گئتدیلر. سونرا منه خبر گؤندردیلر کی، اورتاق الیفبا مسئله سینی رئاللاشدیرا بیلمیریک، مانع اولانلار وار. اؤزبکیستاندا دا بو جور اولدو، تورکمنیستاندا دا. اورتاق الیفبا یالنیز بیزده، کریم تاتارلاریندا و تاتاریستاندا ایشله‌نیر. ائله مسئله‌لر وار کی، آچیق دئمک اولمور. واختیله آتاتورکو ده چاشدیریبلار، تورکیه‌ده ایندیکی الیفبانی قبول ائدیب. حالبوکی او واخت بوتون تورک اؤلکه‌لرینین ایستیفاده ائتدیگی اورتاق الیفبا وار ایدی. ۱۹۲۶-جی ایلده باکیدا کئچیریلن بیر تورکولوژی قورولتایدا اورتاق الیفبا قبول ائدیلمیشدی و بیز اونو ۱۹۳۹-جو ایله قدر ایشلتدیک. سونرادان استالین اونو لغو ائتدی و کیریل الیفباسینا کئچیلدی. تورکیه لاتین الیفباسینی همین اورتاق الیفبا بیزده ایشلندیگی دؤورده قبول ائتمیشدی". پروفسور جلیلوو اورتاق دیلین سیرادان چیخماسینین سببلری آراسیندا بونلاری دا قید ائدیر: "روسلارین گلیشیندن سونرا قافقازدا پروسئسلر دییشدی. روس دیلی اورتاق دیل کیمی تورک دیلینی سیخیشدیردی. گونئی آذربایجاندا ایسه فارس دیلی سون یوز ایلده دولت سیاستی شکلینده تورک دیلینی سیخیشدیرماقلا مشغولدور. فارس پرست عالیملر، خصوصن روسلار یازیر کی، گویا آذربایجانین هم قوزئیی، هم ده گونئیینده اول لر آیری خالقلار اولوب، بوردا تورکلشمه سلجوقلار گلندن سونرا باشلانیب. فاکتلار ایسه بونون عکسینی گؤستریر. اودور کی، آذربایجاندا عصرلرله فارسلاشما گئدیب و بو گون ده گئدیر. آنادولو تورکجه‌سینده ایسه ایکی دیل یارانیب: بیر آذربایجان تورکجه‌سی ایله عینی تشکیل ائدن خالق دیلی، بیر ده ایستانبول لهجه‌سی".

ضرورت «رسمیت یافتن» «زبان ترکی» در ایران

| پنجشنبه, ۹ آبان ۱۳۹۸، ۰۲:۰۲ ب.ظ | ۱ نظر

امروزه در عالم سیاست ملاک اصلی تصمیم و تغییرات در هر جامعه نظر شهروندان هست تا حاکمان. حاکمان تنها مجری نظر شهروندان هستند.

رسمیت زبان ترکی در قانون اساسی ایران یک خواسته ی ملی محسوب میگردد:

 

۱- ضرورت سیاسی :

هر ملتی برای به رسمیت شناخته شدن در جامعه  علاوه بر «تکالیف» نیازمند «حقوق» سیاسی و اجتماعی و فرهنگی هستند.
یکی از اساسی ترین «حقوق اجتماعی و فرهنگی» یک ملت حق به رسمیت شناختن «زبان مادری» آن ملت است. شهروندان ترک در کشور سالیان سال است از اساسی ترین حقوق شهروندی خود یعنی رسمیت و شکل قانونی یافتن زبان آنها در قانون اساسی محرومند!
 لذا چنین روندی ناعادلانه تداوم یابد اسباب نارضایتی شهروندان ترک را فراهم خواهد ساخت و احساس  «شهروند درجه دو» بودن به آنها خواهد داد و کم کم از حاکمیت و دولت فاصله خواهند گرفت و شکاف ملی اساسی ایجاد خواهد شد. و از آنجائیکه امروزه پشتوانه ی حکومت ها و مشروعیت نظام‌ها با متاثر از«رضایت ملت» آن سرزمین میباشد لذا برای تقویت اقتدار ملی و مشروعیت نظام، جلب رضایت شهروندان ترک ضروری وحیاتیست.


۲- ضرورت تاریخی :

زبان ترکی «زبان تاریخی» ملت این سرزمین، قدمتش در این کشور به چندین هزار سال می‌رسد و بیش از هزار سال زبان حاکمان و امپراطوری های بزرگ اخیر کشور بوده است.
نادیده گرفتن زبان این نظام‌های سیاسی و امپراطوری ها و انکار آن جای بسی تعجب است!
چگونه ممکن است جریانی خاص با دست یازیدن به هر ابزاری سعی کنند زبان یک ملتی با قدمتی چندین هزار ساله را با«جعل تاریخ و کتب درسی و غیر درسی» در این کشور نابود سازند؟!

۳- ضرورت اقتصادی :

نقش و تاثیر یک زبان در توسعه ی همه جانبه و بخصوص توسعه ی اقتصادی یک اصل انکار ناپذیر است. با یک بررسی ساده می‌شود به این جمع بندی رسید که زبان ترکی از گذشته ی دیرین «زبان تجاری و اقتصادی و بازرگانی»این کشور بوده است. وجود بزرگترین «بازار سرپوشیده ی» جهان در«تبریز» و دیگر بازارهای سنتی چون بازار سنتی«مراغه» و بازار سنتی و سرپوشیده ی «سراب و زنجان» و  با یک نگاه کوچک، برنامهای راسته بازارهای، بازار سنتی تهران که در عصر قاجار شکل گرفته است خود حکایت از قدرت زبان ترکی در شکل گیری بازار و تجارت در کشور است.

وجود معادل وزن‌های تجاری از قدیم  مثل «پونزا» و«سییه» و «قاپان» وجود نظم و قاعده ی اعجاب انگیز در شمارش و اعداد،زبان ترکی که اگر از عدد یک تا بینهایت شمارش یابد از یک قاعده و نظم دقیق برخوردار خواهد بود در زبان ترکی خود سندی دیگر بر اقتصادی و تجاری بودن زبان ترکی از زمان‌های قدیم بوده است. لذا رسمیت یافتن زبان ترکی خود یک الزام اقتصادی را نیز با خود دارد. 

۴- ضرورت علمی :

زبان ترکی یک زبان علمی و باقاعده است. اولین فرهنگ لغت در این کشور به زبان ترکی به قلم محمود کاشغرلی نگارش یافته است. گسترده گی دایره ی لغات زبان ترکی آموختن علوم پزشکی و ریاضییات و ادبیات و دیگر علوم را تسهیل میکند!لذا نیازی به عاریه گرفتن واژگان از دیگر زبان‌های غیر بومی نخواهد بود.و به خلق و ساختن واژگانی عجیب چون«دراز آویز زینتی» یا «کش لقمه» نیست!

۵- ضرورت ملی :

با وجود اینکه قریب به صد سال است که از هر سوی زبان ترکی مورد هجمه و بی مهری ظالمانه ی سازمان یافته ی دولتی قرار گرفته است اما باز زبان ترکی یک زبان ملی و سراسری و زبان ارتباطی شهروندان غیر ترک با شهروندان ترک دراین کشور است مثلا در اکثر شهرهای کرد نشین اکثرا شهروندان کورد نیز با ترکهای این شهرها با زبان ترکی تکلم می‌کنند در استان گیلان، اکثر قریب به اتفاق تالشها و گیلکها زبان ترکی را بدون هیچ اجبار و الزام حکومتی یاد گرفته و به این زبان سخن می‌گویند.

پایتخت کشورمان، بزرگترین شهر ترک نشین کشور و دومین شهر ترک زبان دنیاست!
زبان ترکی زبان شهروندانی از شمال خراسان تا جنوبی ترین نقطه ی کشور و از غرب تا مرکزو شرقی ترین ونقطه ی کشور هست لذا رسمیت یافتن زبان ترکی در این شرایط یک ضرورت ملی محسوب میگردد.

۶- ضرورت بین المللی :

زبان ترکی زبان رسمی قریب به بیش از ده کشور و ده جمهوری خودمختار و فدرال و همچنین زبان نیم میلیارد جمعیت دنیاست حال برای بهره مندی اقتصادی و سیاسی و اجتماعی و فرهنگی با این  کشورها و جمهوری ها و این ملت‌ها لازم است زبان ترکی به عنوان زبان رسمی در کشور رسمی شده و ایران را مثل سابق یک کشور چند ملیتی به دنیا معرفی نمود و از محاسن بین المللی زبان ترکی که از چین و تبت و سیبری وتا قلب اروپا و یونان گسترده شده بهره برد!

بهره مندی از فواید سیاسی و اقتصادی  اتحادیه ی کشورهای ترک وکشورهای همسایه ی ترک، خود در این شرایط می‌تواند گره اکثر مشکلات کشور را بگشاید!

 

طاهر نقوی

زبان تورکی شما را وا می‌دارد تا به گونه‌ای متفاوت بیندیشید، چون این زبان مقوله‌های معنایی متفاوتی دارد و افعال را به شیوه متفاوتی به کار می‌گیرد... علاوه بر آن، یادگیری زبانی همچون تورکی به شما این امکان را می‌دهد که به افکار و احساسات مردمانی که در یک مکان متفاوت زندگی می‌کنند، دسترسی خیلی مستقیم‌تری داشته‌باشید.
گرامر زبان تورکی موجب شده این زبان از انعطاف‌پذیری فوق‌العاده‌ای برخوردار باشد:

زبان تورکی برای اغلب آنهایی که همچون انگلیسی‌زبانان به یکی از زبان‌های هند و اروپایی سخن می‌گویند، زبانی ناآشناست. این زبان ساختاری متفاوت دارد و زبان‌آموزان جدید بایستی پیش از حرف‌زدن، اندکی تأمل نمایند. در عین حال، تورکی زبانی زیباست. انعطاف‌پذیری این زبان موجب شده خیلی چیزها در این زبان، موجزتر از انگلیسی بیان‌شوند. همچنین به خاطر انعطاف‌پذیری زبان تورکی، می‌توان یک عنصر بسیار مهم از یک جمله را تا لحظه آخر مخفی نگه‌داشت. به عنوان مثال، بیت زیر از شعر “نِوزاد چلیک” با عنوان “روز ولنتاین” را در نظر بگیرید:
بیر الیندن ساتین آلدیغیم چیچه‌یی
وئردیم اؤته‌کی الینه چینگنه قیزینین
از آنجا که در زبان تورکی قابلیت ساخت واژگان از طریق پسوندها وجود دارد، برخلاف زبان انگلیسی یک مفهوم چندوجهی می‌تواند تنها با یک واژه بیان شود. به عنوان مثال، “گئرچک‌لشدیریله‌مه‌ین‌لردیر” یک جمله یک کلمه‌ای است که با افزودن پسوندهایی به کلمه “گئرچک” که یک صفت به معنی “واقعی” می‌باشد ساخته شده است. معادل ترجمه‌پذیر آن به انگلیسی می‌تواند اینگونه باشد: “آنها چیزهایی هستند که نمی‌توانند تحقق یابند.”… یا “ائویمده‌کی‌لردن” به معنی “از چیزهایی که در خانه من هستند”… .
دانش زبان تورکی یادگیری سایر زبان‌ها را آسان‌تر می‌کند:
لکن، بسیاری از عناصری که برای انگلیسی‌زبانان تازگی دارند، برای گویشوران سایر زبان‌های دنیا تازه نخواهند بود. ساختار “فاعل-مفعول-فعل” در زبان تورکی با بسیاری از زبان‌ها، از آلمانی گرفته تا ژاپنی، مشترک است. همچنین قانون هماهنگی اصوات که در زبان تورکی وجود دارد در زبان‌هایی همچون مجاری، کره‌ای و غیره هم دیده می‌شود. به موجب این قانون، مصوت‌های پسوندها از مصوت‌های واژه اصلی تبعیت می‌کنند.
همانگونه که یادگیری مفهوم جنسیت در کلاس زبان فرانسه، می‌تواند به شما در یادگرفتن سایر زبان‌هایی که [در آنها کلمات] دارای جنسیت می‌باشند کمک نماید، دانش زبان تورکی نیز شما را با بسیاری از جنبه‌های تازه گرامری آشنا می‌سازد که ممکن است در جاهای دیگری با آنها مواجه شوید. دانستن زبان تورکی، بلیط ورود به جهانی دیگر را به شما می‌دهد:

زبان تورکی شما را وا می‌دارد تا به گونه‌ای متفاوت بیندیشید، چون این زبان مقوله‌های معنایی متفاوتی دارد و افعال را به شیوه متفاوتی به کار می‌گیرد… علاوه بر آن، یادگیری زبانی همچون تورکی به شما این امکان را می‌دهد که به افکار و احساسات مردمانی که در یک مکان متفاوت زندگی می‌کنند، دسترسی خیلی مستقیم‌تری داشته‌باشید. اگرچه ما در یک دنیای گلوبالیزه (جهانی‌شده) زندگی می‌کنیم، هنوز دستیابی به یک چشم‌انداز جهانی منفرد بسیار بعید می‌باشد. در حالی که با یادگیری زبان تورکی، ساختار منحصر به فرد این زبان، روز به روز شما را شیفته‌تر خواهد ساخت…

نویسنده: جان آنگلیس (برنده جایزه مترجم جوان British Council)
مترجم: محمد رحمانی‌فر

نگاهی به تاریخچه تشکیل استان آذربایجان غربی

| پنجشنبه, ۹ آبان ۱۳۹۸، ۱۲:۵۱ ق.ظ | ۰ نظر

یکی از برتری های تاریخ آذربایجان این است که در تاریخ بشریت شاید کمتر نام جغرافیایی وجود دارد که قدمتش بیشتر از آذربایجان باشد و همین امر بر اعتبار این کلمه مقدس می افزاید. بیشتر از دو هزار سال است که نام این سرزمین مقدس آذربایجان است و در طی تاریخ دولتهای مستقل، نیمه مستقل زیادی در این سرزمین پیدا شده و یا دولتهای در این سرزمین تاسیس شده و امپراطوری هایی بوجود اورده اند که امپراطوری صفوی و افشاریه از این جمله اند. در دوره قاجاریه اهمیت آذربایجان به شکلی بوده که همواره ولیعهد دولت قاجاریه در دارالسلطنه تبریز فرمانروایی می کرده و برای خود دولت محلی و درباریانی داشت. با وفات پادشاه در تهران، دولت محلی تبریز به تهران منتقل می شد و بدین ترتیب تجربیات آذربایجانیان در امر کشورداری را به کل ایران عرضه می کردند. کمتر شهری در اقصی نقاط ایران وجود دارد که حاکمی تُرک و آذربایجانی نداشته باشد. در دوره قاجاریه ایران به چهار ایالت تقسیم می شد که ایالت آذربایجان مهمترین این ایالتها بود. چهار شهر و منطقه اورمیه، خوی، سلماس و سولدوز که به ولایت اربعه معروف بودند نیز معمولا حکمرانی از شاهزادگان و خانزادگان افشار داشت. اهمیت غرب اذربایجان در دوره قاجاریه به نحوی بود که اکثر دول خارجی نظیر آمریکا، روسیه، انگلیس، فرانسه، عثمانی و آلمان در این شهر کنسولگری داشتند. در دوره ناصرالدینشاه ساختار دولت گسترده تر شده و در تقسیمات اداری ایران مملکت آذربایجان بوجود آمد. ضرب سکه های مختلف در آذربایجان و اشاره به اخبار مملت آذربایجان در نشریات تهران و تبریز گواه این موضوع می باشد.در دوره مشروطیت، آذربایجان یکی از مهمترین ایالتهای چهارگانه آذربایجان، کرمان و بلوچستان، فارس و بنادر و خراسان بود.

یک نمایشنامه نویس و کارگردان تئاتر با بیان این‌که ناآشنایی نمایشنامه نویسان تبریزی با زبان مادری، معضلی بزرگ در راستای نوشتن نمایشنامه ترکی است، خاطرنشان کرد: این معضل با داشتن اراده و انگیزه‌ی نوشتن به زبان ترکی و با کمک افراد فعال در زمینه زبان ترکی به راحتی قابل حل است اما نسبت به نویسندگان بومی بی اعتمادی هم وجود دارد.

اکبر شریعت در گفت‌وگو با ایسنا، با اشاره به روند رو به رشد تئاتر تبریز در دو دهه‌ی اخیر، گفت: تعداد نمایش‌ها، هنرمندان تئاتر و تماشاگران همواره رو به رشد بوده و تئاتر به زبان بومی نیز از لحاظ کمی و کیفی پیشرفت چشمگیری داشته است. 

وی افزود: با وجود پیشرفت در این حوزه هنوز جریانی به نام تئاتر بومی که دارای متن ترکی و موضوعات فرهنگی، اجتماعی و سایر مسائل منطقه باشد در تبریز وجود ندارد، در واقع تئاترهایی با مشخصات بومی در تبریز همواره بوده‌اند اما این نمایش‌ها تاکنون به یک جریان و حرکت قوی تبدیل نشده اند. 

وی در خصوص زیرساخت‌های تئاتر، اظهار کرد: تئاتر تبریز از لحاظ زیرساخت‌هایی همچون سالن‌ها و امکانات فنی محروم است و این حوزه به خاطر کم‌ توجهی‌های مسئولان تاکنون نتوانسته پابه‌پای دیگر حوزه‌ها پیش برود که این امر مشکلات و معضلات بسیاری برای اهالی تئاتر ایجاد کرده است.  

شریعت افزود: مهم‌ترین مشکل تئاتر تبریز کمبود سالن نمایش است و سالن‌های موجود نیز مطابق با استانداردهای جهانی نیستند. 

وی افزود: با وجود دانشگاه‌هایی مانند دانشگاه نبی‌اکرم و آموزشگاه‌های بسیاری که اغلب به مبحث تئاتر اختصاص دارند و جشنواره‌هایی هم‌چون جشنواره‌ی نمایشنامه ‌نویسی میرزا آقا تبریزی که روز به روز تخصصی‌تر می‌شوند، شهر تبریز هنرمندان بسیاری دارد و فقط با کمبود سالن و امکانات فنی‌ رو به رو است. 

وی با بیان این‌که قیمت بلیط تئاتر در تبریز از هیچ قانون نوشته شده‌ای تبعیت نکرده و هیچ ارگانی برای تعیین قیمت بلیط وجود ندارد، اظهار کرد: قیمت بلیط توسط خود تئاتری‌ها تعیین می‌شود که اغلب این قیمت‌ها تفاوت اندکی در حد 5 هزار تومان با هم دارند، بلیط تئاتر در تبریز در محدوده‌ی 20 تا 25 هزار تومان است که این مبلغ برای یک نمایش، کم بوده و حتی با این قیمت، پرفروش‌ترین تئاترهای تبریز نیز ضرر می‌بینند. 

نویسنده تبریزی گفت: درآمد بازیگران تئاتر تبریز جوابگوی دخل و خرج زندگی آنها نیست، با این‌حال تئاتری‌ها نمی‌توانند سطح قیمت بلیط را  هم افزایش دهند چون با ریزش مخاطب مواجه می‌شوند، زیرا مخاطب تئاتر تبریز بر خلاف کنسرت، از طبقه‌ی مرفه جامعه نیست. 

وی ادامه داد: برای حل معضل کمبود درآمد بازیگران تئاتر باید طیف مخاطبان تئاتر گسترش یافته و تهیه ‌کنندگانی از بخش خصوصی وارد تئاتر تبریز شوند که در این راستا اهالی تئاتر تبریز تلاش‌هایی می‌کنند اما به دلیل انفرادی بودن اغلب این حرکت‌ها، نتیجه‌ای موثر، بلندمدت و فراگیر حاصل نمی‌شود. 

وی در خصوص جشنواره‌ی بین‌المللی تئاتر الف که در آذرماه در تبریز برگزار می‌شود، گفت: جشنواره‌هایی از این قبیل با مهیا کردن فرصتی برای دیدن نمایش‌های سایر نقاط ایران و دنیا فرصتی را برای تئاتری‌های تبریز ایجاد می‎‌کند تا با بازاریابی نمایش‌های خود، ارتباطی با مسئولین، هنرمندان کشوری و جهانی برقرار کنند، اما تئاتری ها تاکنون فقط به فکر اجرای عمومی در شهر خود بوده و به حضور در تعداد محدودی از جشنواره‌ های داخل کشور دلخوش هستند.

وی در خصوص مشکل نبود نمایشنامه بومی در تبریز، گفت: کارگردانان کاربلد، بازیگر، طراح صحنه و دیگر عوامل هنری بسیاری در تبریز وجود دارد اما تعداد نمایشنامه‌ نویسان بسیار اندک بوده و قابل مقایسه با تعداد کارگردانان شهر نیست.  

وی درخصوص نویسندگان نمایشنامه‌های ترکی، اظهار کرد: تعداد این نویسندگان به تعداد انگشتان یک دست هم نمی‌رسد، زیرا کارگردانان تبریزی به دلایل نامشخصی مایل به همکاری با نویسندگان همشهری‌ خود نیستند و اغلب کسانی که دستی در نوشتن و کارگردانی دارند، نوشته‌های خود را کارگردانی می‌کنند اما چرا باید نوشته‌ی یک نویسنده و کارگردان را فرد دیگری کارگردانی نکند! 

شریعت با یادآوری وضعیت نامطلوب تئاتر ترکی در تبریز، گفت: نویسندگان تئاتر ترکی در تبریز بسیار اندک بوده و فعالیت آن‌چنانی ندارد و برخی نیز عطای تئاتر را به لقای آن بخشیده و رفته‌اند بدون این‌که نویسنده‌ی جدیدی جایگزین آنها شود. 

وی با بیان اینکه مسئله تئاتر تبریز کمبود نویسنده‌ی جدید نیست، اظهار کرد: اعتمادی به نویسندگان بومی وجود ندارد که این معضل پیش از هر چیزی گریبان نویسندگان جوان را می‌گیرد.

وی با یادآوری این‌که عمر نمایش بومی در تبریز اندک است، گفت: نمایش‌های بومی تبریز با روند کندی رو به جلو حرکت می‌کنند که برای تسریع نیازمند یک حرکت و جریان سیستماتیک و مورد حمایت اغلب تئاتری‌ها هستند.  

وی ادامه داد: اگر حداقل یک تئاتر ترکی هر ماه به روی صحنه‌های نمایش تبریز برود یک حرکت قدرتمند در راستای پا گرفتن تئاتر بومی و بهبود نقاط ضعف و تقویت نقاط قوت ایجاد می‌شود که نیازمند ورود نویسندگان جوان، کارگردانان و تهیه‌کنندگانی با درک بالا است.  

نویسنده تبریزی با بیان این‌که تئاتر در سراسر جهان به زبان مردم هر منطقه نوشته و اجرا می‌شود، گفت: باید در کنار تئاتر به زبان فارسی، تعداد نمایش ها به زبان بومی در هر منطقه بیشتر باشد، جشنواره‌های ملی که به زبان رسمی برگزار می‌شوند، زبان‌های بومی و تئاترهایی به زبان‌های بومی را به حاشیه می‌کشانند که در این راستا راه‌اندازی جشنواره‌های بومی یا منطقه‌ای، شاید بتواند به رشد تئاتر بومی کمک کند. 

وی مهم ترین تفاوت بین نمایشنامه‌های خارجی و بومی را مسئله‌ی فرهنگی، اجتماعی خواند و افزود: اغلب نمایش‌های خارجی دارای خصوصیات ولایتی و ایالتی هستند که با وجود درک نمایشنامه‌های شکسپیر، میلر یا تنسی ویلیامز، این نمایش‌ها فاقد رنگ و بوی منطقه‌ی تبریز بوده و اسم‌ها، برخوردها، رفتارها با زندگی روزمره مردم شهر متفاوت هستند. 

وی ادامه داد: صمیمیتی که یک نمایشنامه‌ی بومی در مخاطب ایجاد می‌کند بسیار پررنگ‌تر از یک نمایشنامه‌ی خارجی است، با دیدن شخصیت‌های نمایش بومی در کوچه‌پس‌کوچه‌های تبریز، حس آشنا بودن با آن‌ها و مسائل و مشکلات‌ آنها باعث برقراری ارتباط بیشتری با آن‌ها می‌شود.  

 شریعت در خصوص مخاطبان تئاتر تبریز بیان کرد: طیف مخاطبان تئاتر تبریز، به کیفیت اجراها، آوازه‌ی هنرمندان و آثار، بیشتر از ماهیت بومی و غیر بومی بودن نمایش‌ها اهمیت می‌دهند اما شاید بتوان با گسترش طیف مخاطبان تئاتر، کشاندن مردمان کوچه و بازار به سالن‌های تئاتر و تغییر محدوده‌ی سنی مخاطبان تئاتر که اغلب جوان هستند، تماشاگران بیشتری را نسبت به تئاترهای دیگر جذب کرد. 

وی تاکید کرد: گسترش طیف مخاطبان برای تئاتر تبریز لازم بوده که در غیر این صورت تئاتر بومی و غیربومی تبریز با این محدوده مخاطبان آینده‌ی درخشانی نخواهد داشت. 

به گفته ی وی نمایشنامه‌های ترکی "حیدبابابه سلام” نوشته‌ی دکتر لاله، "ستارخان" نوشته‌ی آقای نادر ساعی‌ور،  "من اوچونجو نفریدیم" و "آنا یوردوم آذربایجان" نوشته‌ی آقای محمد رمضانی، نمایش "اتابک پارکینین تراژدی‌سی" نوشته‌ی آقای مرتضی هاشم‌پور و "پاشا" نوشته‌ی اکبر شریعت با موضوع تاریخ تاکنون بقه روی صحنه رفته‌اند. 

وی گفت: فارغ از بحث کیفیت، هر یک از آثار ذکر شده دارای جایگاه خاصی هستند که اغلب با استقبال خوبی نیز مواجه شده‌اند.  

به گفته وی، نمایشنامه‌های خارجی کرگدن نوشته‌ی یونسکو و با کارگردانی کامران قربانی و آنتیگون به کارگردانی علی پوریان، با ترجمه ی ترکی منیره اکبرپوران روی صحنه رفته‌اند که کارهای بسیار ارزشمندی محسوب می‌شوند. 

 شریعت با بیان این‌که می‌توان نمایشنامه‌های فارسی را به زبان ترکی ترجمه کرد، گفت: این تبادل می‌تواند اتفاق‌های مبارکی را رقم بزند چرا که اغلب نویسندگان ما به زبان فارسی آشنایی زیادی دارند.  

وی افزود: نمایش "موسیو" اثری از بنده به زبان ترکی و با محوریت دوران مشروطیت و محاصره‌ی تبریز، مراحل مختلف را پشت سر گذاشته و به زودی روی صحنه خواهد رفت.

اصلی و کَرَم‌ یک داستان عاشقی تُرکان جهان بخصوص تُرکان اوغوزمی باشد که روایت‌های گوناگون ولی نه چندان متفاوت از آن در فرهنگ و ادبیات آذربایجان، تُرکمنها، ترکیه و برخی کشورهای آسیای میانه رواج دارد. به عقیده محققین، این داستان لیریک دراوایل سدهٔ دهم قمری‌/ شانزدهم میلادی به وجود آمده وبه تدریج در میان سایر تُرکان اوغوز رواج یافته‌است. اکثرپژوهشگران بر این باورند که خاستگاه اصلی این افسانه آذربایجان بوده‌است. برخی دیگر معتقدند اصلی (معشوق) و کرم (عاشق)، قهرمانان داستان، در اواخر سده دهم قمری‌/شانزدهم میلادی می‌زیسته‌اند و این داستان در حدود یک قرن پس از آنها شکل گرفته‌است. در بعضی روایات، خاستگاه افسانهٔ اصلی و کرم شهر گنجه یاد شده‌است. چون در زمان حکومت تُرکان صفویه این داستان شکل گرفته و چون تبریز در دوران صفویه پایتخت ایران بوده و بعد قزوین و در نهایت اصفهان به پایتختی برگزیده شده‌است بنابراین اساس داستان نیز از آذربایجان و تبریز شکل گرفته و توسط نقالان حکومتی همزمان با انتقال پایتخت به اصفهان، به این شهر منتقل می‌شود. فرض دیگر این است که اساس داستان و وقوع آن به دوران پیش از میلاد مربوط است. چون قهرمانان اصلی یعنی آسلی و کرم از شاهزادگان بوده و نیای هر کدام حاکم منطقه‌ای از توران بودند و بخاطر سرنوشت اندوهبار و همچنین به سبب منزلت اجتماعی خاندان «کرم» و «آسلی» در حافظهٔ تاریخ ثبت و باقی‌مانده‌اند. به عقیده اهالی اورمیه، چشمه ای که اصلی و کرم همدیگر را در کنار آن می بینند در روستای گؤگ تپه اورمیه قرار دارد. در اکثر روایتها حتی روایت تُرکمنی که قرائن و شواهد نزدیکی واقعیت دارد، حوادث داستان در محله قاراملیک یا قره ملیک تبریز روی داده‌است، که به گفته اهالی بومی قراملک تبریز باغ منتسب به قاراملیک پدر اصلی، گوللو باغ هنوز در این منطقه پابرجا می‌باشد.