آذربایجان پرس

اخبار آذربایجان، ایران و جهان

آذربایجان پرس

اخبار آذربایجان، ایران و جهان

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «رمان» ثبت شده است

«مردگان باغ سبز» راهی جمهوری آذربایجان شدند

| پنجشنبه, ۲۸ فروردين ۱۳۹۹، ۰۶:۲۲ ب.ظ | ۰ نظر

ترجمه رمان «مردگان باغ سبز» نوشته محمدرضا بایرامی در جمهوری آذربایجان منتشر شد.

به گزارش آذربایجان پرس به نقل از مهر، رمان «مردگان باغ سبز» اثر محمد رضا بایرامی که ابتدا توسط انتشارات سوره مهر منتشر و در ادامه برای بازچاپ به نشر افق سپرده شد، به‌تازگی با همکاری آژانس ادبی و ترجمه پل، ترجمه و در جمهوری آذربایجان منتشر شده است.

بایرامی در این‌کتاب، راوی زندگانی غریب شخصیتی به‌نام بالاش است که دوره‌گردی عادی است، اما به‌واسطه صدای زیبایش، همای سعادت بر شانه‌اش می‌نشیند تا ابتدا گوینده رادیوی فرقه شود و بعد گزارشگر روزنامه «آذربای جان». اما دولت او مستعجل است؛ چون انتخابات پانزدهم مجلس در راه است و اگرچه آذربایجان اعلام استقلال کرده، اما دولت قوام به بهانه نظارت بر حسن انجام انتخابات، ارتش را روانه آذربایجان کرده است.

در ادامه داستان، کشمکش‌هایی پیش آمد و همه اموال روزنامه توقیف می‌شود. اعضای فرقه هم متواری می‌شوند. بالاش هم از پس این‌اتفاقات، به کمک پدر نظامی‌اش تا مرز می‌رود؛ اما آشفته‌حال و با کودکی مریض بازمی‌گردد.

بایرامی همزمان با شرح مصائب بالاش که به شیوه سوم شخص روایت می‌شود، داستان فردی به‌نام بولوت را هم به شیوه اول شخص روایت می‌کند که در 2 سالگی، پدرش را کشته شده‌اند. نویسنده در کتاب پیش‌رو، از این دو روایت موازی به کشتارها، اعدام‌ها و خشونت‌هایی غریب می‌پردازد که کینه‌ها و بدخویی‌های پایان ناپذیر آدم‌ها را به نمایش می‌گذارند...

«مردگان باغ سبز» پیش از این به زبان روسی نیز ترجمه و منتشر شده بود.

  • موافقین ۰ مخالفین ۰
  • ۲۸ فروردين ۹۹ ، ۱۸:۲۲

رمان جدید «آلچا گؤزۆندن گلسین» به زبان ترکی در ۱۷۸ صفحه توسط آقای حافظ خیاوی به صورت الکترونیکی منتشر شد.

نشریه ایشیق در خصوص آقای حافظ خیاوی نویسنده این رمان از قول دیگر نویسندگان و ادیبان ترکی نویس ایران مطالبی را ذکر کرده که آن را در ادامه تقدیم مخاطبان عزیز وبلاگ آذربایجان‌پرس می نماییم.

مخاطبان و علاقه‌مندان زبان ترکی در ایران عزیز، به منظور حمایت از نویسنده و زبان ترکی، در صورت امکان می توانند مبلغ ۱۵ هزار تومان را به حساب آقای حافظ خیاوی به شماره حساب زیر واریز نمایند:
۱۵۳۱ ۹۲۳۴ ۱۰۱۱ ۵۸۹۲
بانک سپه

 

دانلود
عنوان: آلما گوزوندن گلسین 
حجم: 1.13 مگابایت

 

 

دوقتور سلیم زحمت‌دوست

«حافظ مانده آذر» معروف به «حافظ خیاوی»
در شهر ما یعنی مشکین شهر، متولدین سالهای 1350 تا 1355 انگار یک نسل جداگانه‌ای هستند، یک تعداد و گروهی که در ادبیات و هنر واقعا حرفی برای گفتن دارند، اگر بخواهیم نام ببریم شاید خیلی‌ها از قلم بیافتند اما میتوان گفت نسلی که با «توکل کیان خیاو» شروع شده با «حافظ» و «کامیل قهرمان اوغلی» و «نصرالله کیشی‌زاده» و «منصور مظلومی» و «اسد یعقوبی» و «احمد رستم اوغلی»، «غفور امامی‌زاده» و «عمار احمدی» و خیلی های دیگر ادامه پیدا میکنند که اگر همه‌اینها را بچه‌های دنیز ( کتابفروشی جلیل مقدسی) یا بچه‌های وراوی ( هفته نامه وراوی) بنامیم، خیلی بیراه نخواهد بود، یعنی پاتوق اصلی‌اینها کتابفروشی دنیز است و اکثر‌این دوستان با انتشار هفته نامه وراوی، جرات یافته و قلم به دست گرفته اند.
در میان‌این بچه‌ها «حافظ خیاوی» شخصیت ویژه‌ای است، اول از‌این جهت که وقتی همه شعر مینوشتند او نثر نوشت و دیگر‌اینکه نثرش اندیشمندانه است در هر جمله و هر پاراگراف نوشته‌هایش حرفی برای گفتن دارد.
حافظ خیلی جوان بود که در دومین یا سومین شماره وراوی مطلبی نوشت با عنوان ( مرگ و مرگ اندیشی) – تقریبا در‌این مضمون- و با همان یک مقاله نشان داد که حرفی برای گفتن دارد و زمانیکه اولین اثرش با عنوان «مردی که گورش گم شد»، جایزه «فستیوال روزی روزگاری» را کسب کرد، برای خودش در ادبیات‌ایران جای مخصوصی حاصل نمود که نامش از مرزهای کشور گذشت و آثارش به زبانهای انگلیسی و فرانسه ترجمه شد.
حافظ در نوشتن داستانهای بومی خود هیچ تکلف و تصنعی ندارد، خیلی ساده و بی غل و غش و بی ریا می نویسد، ماجرای بسیار ساده‌ای را که اغلب اتفاق افتاده به زبان زیبای داستان روایت میکند اما در عین سادگی متن، بسیار وقت میگذارد، خودش میگوید که جمله‌ها را چندین بار و چندین بار عوض میکنم و تا وقتیکه جمله دلخواهم را نیافته‌ام آرامش ندارم.
طبیعت و سرشت حافظ برای داستان نویسی خیلی مناسب است، به هر ماجرای ساده‌ای با دقت تمام گوش میکند و میتواند از هر ماجرای ساده‌ای داستان بسازد، مخصوصا ماجراهای روزمره‌ای که در محیط مشکین شهر رخ میدهد.
خودش میگوید که محیط و اتمسفر مشکین شهر شبیه آمریکای لاتین است و جان میدهد برای نوشتن داستانهایی در شیوه رئالیسم جادویی.
با‌ اینکه بسیار آرام است و کمتر در جمع حاضر میشود، اما بسیار تیزهوش و کنجکاو است، هر فردی از ساکنان ‌این شهر در نظر حافظ یک کاراکتر کامل برای نوشتن داستان است. اغلب شخصیتهای داستانهایش افراد عادی کوچه و خیابان است، همسایه‌ها، اعضای فامیل، حتی برادر و خواهرهایش برای او شخصیت داستانی هستند.
من فکر میکنم حافظ بیشتر از آنچه در عالم واقعیت زندگی کند در داستانهایش زندگی میکند، وقتی راه میرود، غذا میخورد، استراحت میکند، میخوابد، بیدار میشود، در عالم داستانهایش سیر میکند، زندگی حافظ داستانهایش است و اطرافیان او شخصیتهای داستانی او هستند.
خلاصه ‌اینکه حافظ نابغه‌ای است در عالم داستان نویسی و مطمئنا در‌ آینده آثار بزرگتری از حافظ خواهیم دید.
چند وقتی است که در انجمن شعر و ادب مشکین شهر کارگاه داستان نویسی برگزار میکند، که در حقیقت ‌این کارگاهها نیز داستانهای بسیار جذاب و خواندنی هستند، افسوس می‌خورم که چرا از آغاز شروع ‌این کارگاهها، نتوانستیم جلسات را فیلمبرداری کرده در اختیار علاقمندان قرار دهیم، که واقعا هر لحظه ‌این کارگاههای آموزشی ارزش بسیار زیادی دارند.

 

ادامه نوشته را در اینجا بخوانید.

 

  • موافقین ۰ مخالفین ۰
  • ۱۰ فروردين ۹۹ ، ۰۰:۵۹